تا پیش از این ستارههای دیگری شبیه به خورشید شناسایی شده بودند که از این بین میتوان به عقرب ٬۱۸ HD ۹۸۶۱۸ و HIP ۱۰۰۹۶۳ اشاره کرد. با این تفاوت که ۳ ستاره مذکور چندین برابر بیش از خورشید لیتیم دارند و این در حالی است که HIP ۵۶۹۴۸ از این لحاظ بسیار به خورشید شباهت دارد.
«ایوان رمیرز»(Ivan Remirez) از دانشگاه تگزاس میگوید:" این شباهت میتواند بسیار مهم باشد زیرا برخی از مطالعات نشان میدهد که ستارههایی با لیتیم کمتر٬ فعالیت کمتری دارند و در نتیجه این ستارهها فوران های کمتری از پرتو های مرگبار که باعث کم شدن احتمال حیات میشوند٬ دارند. پس اگر ستارهی مذکور با رصدهای بیشتری مورد مطالعه قرار گیرد٬احتمالا شانس وجود حیات در آن بیشتر از منظومهی شمسی است."
«مارگارت ترنبل»(Margaret Turnbull) از موسسه علمی تلسکوپ فضایی٬ بالتیمور٬ مریلند٬ در گفتگو با نیو ساینتیست گفت:"ستارههای مشابه خورشید جایگاهی مناسب برای جستجوی حیات فرازمینی هوشمند(SETI) محسوب میشوند. البته لزوما بهترین مکان نیستند ولی قطعا نقطهی شروع مناسبی برای جست و جوی چنین حیاتی هستند." وی همچنین در فراهم کردن لیستی شامل ۱۷۰۰۰ هدف ممکن برای SETI به نام HabCat همکاری داشته است.
«پیتر بکس» (Peter Backus) عضو موسسه ٬ SETI در کالیفرنیا٬ در گفتگو با همین مجله گفت:" این ستاره یکی از ستارههای لیست HabCat است و من تصور نمیکنم که نیازمند توجه خاصی باشد. موضوع مهم این است که ما بفهمیم چه ستارههایی میتوانند میزبان سیارات قابل سکونت باشند."
پس از کشف این ستاره٬ هم اکنون اخترشناسان در تلاشاند تا سیارهای به دور آن بیابند و هم اکنون میدانند که هیچ سیارهی گازی در نزدیکی آن قرار ندارد اما ممکن است نوع دیگری از سیاره به دور آن بگردد.
رمیرز افزود:"تنها تفاوت این ستاره با خورشید سن آن است. این ستاره یک میلیارد سال پیرتر از خورشید است و این نکته آن را برای SETI جذابتر میسازد زیرا در اطراف ستارههای پیرتر زمان بیشتری برای ایجاد تمدنهای هوشمند وجود دارد."
اخترشناسان همچنین امیدوار به دریافت سیگنالهای رادیویی از حیات احتمالی اطراف ستاره هستند. با توجه به فاصلهی بیش از ۲۰۰ سال نوری این ستاره با زمین٬ تا کنون هیچ سیگنال رادیویی از زمین به آن نرسیده است و حتی اگر در آنجا حیات هوشمند وجود داشته باشد. آن ها هنوز از ما چیزی دریافت نکردهاند."
منبع: نیو ساینتیست
در «دانشگاه پاپها»(Papal University) در رم، که معمولا دینشناسان در آن به بررسی کتاب مقدس میپردازند، دانشمندان شاغل در رصدخانه واتیکان در باره فرمولها و شبیه سازیهای انجام شده درباره آغاز جهان، ماده تاریک و سیاهچالهها بحث میکنند.
پدر «خوزه فونس»(Jose Funes)٬ مدیر رصدخانه واتیکان، در این زمینه معتقد است که اکتشافات حیرت انگیزی که با کمک تلسکوپهای فضایی از زمان نشست قبلی در سال ۲۰۰۰ صورت گرفته، کهکشانهای مسطح را به موضوع داغی بدل کرده است.
اما چرا واتیکان، پس از قرنها نزاع بر سر جدایی دین از علم، اکنون رو به سوی تحقیقات نجومی آورده است؟
«گای کانسولمانگو»(Guy Consolmagno)، از اعضای تیم پدر فونس، این گونه توضیح میدهد:"آنها میخواهند که دنیا بفهمد که کلیسا از علم نمیترسد. ما به دنبال فهم این هستیم که خداوند چگونه جهان را آفریده است. ما میخواهیم اثبات کنیم که حقیقت، حقیقت دیگری را نقض نمیکند. اگر اعتقاد واقعی داشته باشید، هرگز از آنچه علم ارائه میدهد نخواهید ترسید. زیرا چیزی جز حقیقت نیست."
این سمینار با بحثهایی دربارهی کهکشان ما آغاز شد و سپس به سمت چگونگی تشکیل ساختارهای جهانی پیش رفت.
کلیسای کاتولیک از حدود چهار قرن قبل در زمان پاپ گرگوری سیزدهم(Pope Gregory XIII) ، به مطالعهی آسمان روی آورد. تا آن زمان تقویم ژولیانی(Julian calendar) رایج بود. درآن زمان، پاپ روی تقویم اصلاحاتی را انجام داد و تقویم ژولیانی جایش را به تقویم علمیتر گرگوری داد. سپس گالیله، شخصی که اینشتین او را پدر علم جدید نامیده بود، ظهور کرد. او که در پیزا متولد شده و به تحصیل پرداخته بود، در ۱۶۱۲ به رم آمد تا درباره نظریات خود، که با استفاده از رصدهای تلسکوپی به دست آورده بود، بحث کند.
به عقیده او، نظریه خورشید مرکزی کوپرنیک، باید جای تصور زمین مرکزی ارسطویی را میگرفت. کوپرنیک در حدود یک قرن قبل، نظریه خود را منتشر کرده بود. گالیله، پس از اعلام نظراتش، به جرم ارتداد و مخالفت با کتاب مقدس از سوی کلیسا مورد بازجویی قرار گرفت. جالب آنجاست که تا زمان پاپ ژان پل دوم، گالیله همچنان از دید کلیسا تحت تعقیب بود!
آنچه که میتوان از آن به عنوان اولین رصدخانه علمی واتیکان یاد کرد در سال ۱۷۸۹ تاسیس شد. این بنا ساختمانی در نزدیکی قصر پاپ بود و ساختمان بادها نامیده می شد.
یک قرن بعد، در ۱۸۹۱، «پاپ لئو سیزدهم» (Pope Leo XIII) برای افزایش نفوذ دانش در کلیسا، بنای رصدی دیگری را روی تپهای در پشت کلیسای سنت پترز ساخت.
در دهه ۱۹۳۰، آلودگی نوری رم به حدی رسید که رصدخانهی واتیکان به ۲۵ کیلومتری جنوب شرقی رم منتقل شد. این رصدخانه در آن زمان مجهز به چند تلسکوپ ساخت آلمان بود.
در سال ۱۹۸۱، با بیشتر شدن آلودگی نوری رم، کوهستانی در منطقه آریزونا در آمریکا انتخاب شد که در سال ۱۹۹۳ رصدخانه ۱.۸ متری آمریکایی واتیکان در آن راه اندازی شد.
منبع: بیبیسی
پس از چند ماه دنباله داری دیگر در آسمان شامگاهی و صبحگاهی خودنمایی
می کند. این بار دنباله داری با نام لونئو
( LONEOS ) با نام علمی C/2007 F1، انتظار شما رصدگران علاقه مند را
می کشد. ادامه خبر را مشاهده کنید
دنباله دار LONEOS اولین بار است که به دیدار منظومه شمسی می آید. این دنباله دار در تاریخ 28 اسفند 1385 بوسیله گروه Discoverer Lowell Observatory Near-Earth Object Search کشف شد و در این زمان قدر آن در حدود 19.5 بود. دنباله دار LONEOS خود را برای ملاقات با خورشید به درون منظومه شمسی نزدیکتر کرده و اکنون در وضعیتی برای زمین قرار دارد که می توان آن را در صبحگاه ( قبل از طلوع خورشید ) و شامگاه ( پس از غروب خورشید ) مشاهده کرد. در تاریخ 7 آبانماه دنباله دار به حضیض مداری خود می رسد و در این زمان فاصله دنباله دار از خورشید 0.4 واحد نجومی خواهد بود. برطبق پیش بینی های انجام شده قدر این دنباله دار در بهترین حالت به حدود 5.4 خواهد رسید و این زمانی است که دنباله دار در نزدیکی خورشید قرار دارد و رصد آن برای ما امکان پذیر نمی باشد.
وضیت این دنباله دار در روزهای آینده مناسب تر می شود، اما به دلیل حرکت سریع آن به سوی خورشید فرصت کمی برای رصد خواهید داشت. رصد های و عکسهای گرفته شده از دنباله دار نشان می دهد که رنگ آن سبز است ( مانند دنباله دار SWAN در سال 1385 ). صورت فلکی گیسوی برنیکه میزبان این دنباله دار است. مسیر حرکت آن به گونه ای است که از در روزهای 12 تا 15 مهرماه از درون خوشه گیسوی برنیکه یا MEL11 خواهد گذشت و پس از آن به دیدار کهکشان زیبای NGC4565 ( از قدر 8.5 ) می رود. جدایی زاویه ای دنباله دار و کهکشان NGC4565 در بهترن حالت 30 دقیقه قوسی خواهد بود.
دانشمندان شوروی چهارم اکتبر سال 1957(ساعت 10 و 28 دقیقه شب به وقت
مسکو) نخستین ماهواره ساخت بشر،
«اسپوتنیک- 1» را در مدار زمین قرار دادند و جهان وارد عصر فضا شد.
دولت مسکو روز بعد عکس و خبر این رویداد را به مطبوعات داد و جهان را به حیرت واداشت. مفسران رسانه ها این پیروزی روس ها را یک کودتای علمی علیه امریکا تلقی کردند. ماهواره «اسپوتنیک- 1» که توسط سرگئی کورولیوف طراحی شده بود 90 کیلوگرم وزن داشت. در بسیاری از کشورها علائم مخابراتی این اسپوتنیک دریافت شد. امریکاییان که در نظر داشتند سال بعد احتمالاً یک ماهواره 11 کیلوگرمی را در مدار زمین قرار دهند، از این پیروزی مسکو سخت نگران شدند. دولت امریکا با شتاب تمام دست به یک آزمایش فضایی زد تا به اتباع این کشور امید دهد که روحیه خود را از دست داده بود، ولی این آزمایش شکست خورد. ترس امریکاییان بیشتر از موشکی بود که این ماهواره را به فضا برده بود زیرا قرارگرفتن کلاهک اتمی بر چنین موشکی برایشان تصوری وحشت انگیز شده بود. تا امریکاییان به خود بجنبند، روس ها سگی به نام «لایکا» را با یک ماهواره و در سال 1961 یوری گاگارین (نخستین فضانورد جهان) را با اسپوتنیک- 3 در مدار زمین قرار دادند.
برخلاف 15 سال گذشته (سال هایی که از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی گذشت) امسال به مناسبت پنجاهمین سال تسخیر فضا مراسم متعدد و باشکوه و پرسر و صدا در روسیه برگزار شد. این مراسم و نطق هایی که به مناسبت آن ایراد شد نشان می دهد که روس ها به دوران رقابت های فضایی بازخواهند گشت، به همان گونه که به رقابت های نظامی بازگشته اند .
اندازه گیری های اسا نشان میدهد که حفره موجود در لایه اوزون امسال
کوچکتر شده اما محاسبات دانشمندان نشان می دهد که این کاهش اندازه
موقتی است و هنوز نمی توان به ترمیم لایه اوزون خوش بین بود.
یک خبر خوش برای همه : سوراخ لایه اوزون بر فراز جنوبگان نسبت به سال گذشته 30 در صد کوچک شده است . بر طبق اندازه گیری های انجام شده توسط ماهواره Envisat اسا (ESA) ، در سال گذشته جرمی معادل 40 میلیون تن از لایه اوزون نابود شده بود ، در حالی که امسال این عدد به 27.7 میلیون تن کاهش پیدا کرده است . نتایج بدست آمده هرچند خوشحال کننده است اما لزوما به این معنا نیست که حفاظت از لایه اوزون کافی است ، زیرا هنوز لایه اوزون ترمیم نشده .
همانطور که می دانید لایه اوزون ناحیه ای از اتمسفر زمین است که از میزان بسیار زیادی گاز اوزون (O3) تشکیل شده است . این لایه همانند یک سپر محافظ عمل می کند و ما را در برابر تشعشعات بسیار زیان بار فرابنفش خورشید حفاظت می کند .
در دهه های گذشته لایه اوزون با سرعت 0.3 درصد در سال ، نازک می شد تا سر انجام در سال 1985 حفره ای در این لایه ، بر فراز قطب جنوب بوجود آمد ؛ با از بین رفتن اوزون های موجود بر فراز قطب جنوب اشعه فرابنفش خورشید براحتی می توانست از اتمسفر زمین عبور کند . با نازک شدن این لایه بر فراز زمین و همچنین ایجاد حفره در آن احتمال ابتلا به سرطان پوست ، ییماری های چشمی و ... افزایش یافت و زندگی جانوران دریایی نیز به خطر افتاد .
با کاهش 30 درصدی حفره اوزون ، مساحت آن امسال بر فراز قطب جنوب به 24.7 میلیون کیلومتر مربع رسید که تقریبا با مساحت آمریکای شمالی برابر است ، اما دانشمندان احتمال می دهند این کاهش اندازه تصادفا در اثر بر هم کنش تغییر دمای طبیعی و دینامک جوی بوجود آمده باشد .
دانشمندان گمان می کنند که در طول فصل های سال گذشته ، سوراخ لایه اوزون دقیقا بر فراز قطب جنوب قرار نداشته و کمی جابجا شده بود و این جابجایی باعث شده تا هوای گرمتر با آن مخلوط شود .از خصوصیات اوزون این است که اگر دمای ناحیه ای به زیر 78- سلسیوس برسد ، آن ناحیه از اوزون تهی می شود .در نتیجه هوای گرمی که در سال گذشته با این قسمت از لایه اوزون مخلوط شده بود باعث شده تا این فرایند کاهش اوزون کند تر شود.
هنوز برای دادن نظر قطعی در مورد ترمیم لایه اوزون زود است و احتیاج به مشاهدات بسیار در یک بازه زمانی طولانی دارد چون در صورتی که در سال آینده حفره اوزون در قسمت سرد تری قرار گیرد ممکن است که تخریب لایه اوزون با شدت بیشتری انجام شود . پس هنوز نمی توان به ترمیم لایه اوزون امیدوار بود.
یه خبر هم از عشق من بخونید
دانشمندان ناسا به فناوری جدیدی برای پیدا کردن هر چه سریعتر شکافها و
نشتیهای ایجاد شده در رویه فضاپیماها دست یافتهاند.
پایگاه اینترنتی ساینس دیلی در گزارشی در این باره آورده است: شهاب سنگهای کوچک همواره در فضا شناور هستند و زبالههای فضایی نیز معمولا در فضا وجود دارند. به این ترتیب همیشه خطر برخورد چنین اجرام فضایی با رویه ظریف آلومینیومی فضاپیماهایی مانند ایستگاه فضایی بین المللی، که در مدار 220 مایلی بالای زمین در گردش است، وجود دارد.
یک سوراخ کوچک در دیواره فضاپیما به معنی یک نشتی کوچک و خروج هوای فشاردار است.
دالی چیمنتی، استاد دانشگاه ایالتی یووا در رشته مهندسی هوافضا در این خصوص اظهار داشت: ناسا درصدد دستیابی به فناوری کارآمدی است که بتواند به کمک آن هرچه سریعتر این قبیل نشتیها را پیدا کند. تعمیر این نشتیها کار سادهای است، اما مشکل این است که محل نشتی کجاست؟
پیدا کردن محل نشتی کار دشواری است چرا که هر فضاپیما مملو از سیستمهای پشتیبان، رایانهها، کنترل کنندهها و تجهیزات تحقیقاتی است. ممکن است در هر کدام از این تجهیزات نشتی پنهان شده باشد.
به علاوه پیدا کردن نشتی در فضاپیما از راه شنیدن صدای فیس فیس هوایی که با فشار خارج میشود، امکانپذیر نیست چون این صدا از فضاپیما خارج میشود و قابل شنیدن نیست.
اما دانشمندان ناسا به روش بهتر و بسیار سریعتری برای پیدا کردن چنین نشتیهایی دست یافتهاند.
به گفته دانشمندان، یک فضاپیما میتواند فقط مقدار زیادی اکسیژن تولید کند. ناسا نمیتواند کاری کند که این اکسیژن به آرامی و مداوم در خلاء سرد فضا جاری شود. لذا محققان دانشگاه یووا به سرپرستی چیمنتی، موفق به طراحی حسگری شدهاند که این حسگر لرزههای کوچک در رویه فضاپیما را که در نتیجه خروج هوا ایجاد میشوند، شناسایی میکند.
این لرزهها توسط رایانه تجزیه و تحلیل شده و در نهایت رایانه، محل نشتی را پیدا میکند. با این روش میتوان ظرف یک دقیقه محل نشتی را تعیین کرد.
یک تبریک درست و حسابی اول از همه به افتخار آفرینان
ایرانی می گم
که توی المپیاد جهانی نجوم گل کاشتن
آفرین
افتخارآفرینان تیم هشت نفره المپیاد نجوم جمهوری اسلامی ایران با کسب سه مدال
طلا و پنج مدال نقره به رتبه اول بخش «سینیور» دوازدهمین المپیاد دانشآموزی نجوم
دست یافتند.
الهه سادات نقیب، فراز عنایتی و سید امیرسادات موسوی از اعضای این تیم به مدال طلا و آرش دلیجانی، علی رضا اسکندری، آناهیتا خلیلزاده و رضا منتظری نمین و سید علی حامد موسویان به مدال نقره این دوره از المپیاد جهانی نجوم که در اوکراین برگزار شد، دست یافتند.
وی خاطرنشان کرد: سید امیرسادات موسوی، علاوه بر کسب مدال طلای این رقابتها بالاترین نمره مسابقات را نیز کسب کرد.
صولتیان درباره رتبه تیمی جمهوری اسلامی ایران در دوازدهمین المپیاد دانشآموزی نجوم گفت: تیم ایران در رده سینیور (زیر 17 سال) به رتبه اول جهان دست یافته و پیشبینی میشود که در کل دو رده( زیر 17 سال و زیر 15 سال) نیز به رتبه اول دست یافته باشد که نتیجه دقیق پس از بررسی نتایج متعاقبا اعلام میشود.
به گزارش ایسنا، دوازدهمین المپیاد جهانی نجوم در روزهای 29 سپتامبر تا 7 اکتبر (7 تا 15 مهرماه) در کشور اوکراین برگزار شد.
تیم المپیاد نجوم جمهوری اسلامی ایران در یازدهمین المپیاد دانشآموزی نجوم که آبان ماه سال گذشته با حضور 80 دانشآموز از 19 کشور جهان در شهر Bombay هند برگزار شد، با کسب یک نشان طلا، دو نشان نقره و دو نشان برنز به مقام سوم جهان دست یافته بود.
ماده تاریک در کیهان شناسی به موادی درجهان هستی گفته می شود،که از خود نور (موج
الکترومغناطیسی)نمی تابانند و یاحتی بازنمی تابانند و از همین رو نمی توان آن را مستقیماً
دید.ساختار و تشکیل این مواد نامشخص است،ولی اثرات گرانشی آن ها روی ساختارهایی که دیده
می شوند مانند ستارگان و کهکشان هانشان می دهد که ماده تاریک وجود دارد.
وجود ماده ی تاریک می تواند برخی از مشاهدات غیرعادی نجومی راتوضیح دهد.مثلاًرفتارهای
غیرعادی در سرعت چرخشی کهکشان ها و برخی از تضادهایی که در نظریه مهبانگ وجود دارد.
سرعت چرخشی ستاره ها در کهکشان ها از رابطه ای که از قوانین کپلر هست.پیروی نمی کند و
برحسب فاصله از مرکز کهکشان ثابت است.
برای توضیح این پدیده باید توزیع جرم در کهکشان به طور خطی باشعاع زیاد شود.اما این توضیح با
مشاهده ی کهکشان ها درقسمت مرئی که نشان می دهد.بیشترجرم درناحیه مرکزی متراکم شده
است ناسازگار است.بنابراین فرض می شودکه این جرم نایافته ازماده تاریک (که آن را نمی بینیم)
ساخته شده باشد.
پیش بینی هایی درباره ی منشاء این ماده به دو گروه تقسیم می شوند:
1)اشیاء هاله ای و پرجرم و متراکم شامل سیاه چاله ها،ستارگان نوترونی،کوتوله های سفید
سوخته و یا کوتوله های قهوه ای
2)ذرات پرجرم با هم کنش ضعیف شامل :نوترینوها،تک قطبی های مغناطیسی،و سایر ذرات بنیادی
خارق العاده که هنوز بر روی زمین مشاهده نشده اند.
درواقع نزدیک به 95% عالم «ماده تاریک» است و هیچ تابش الکترومغناطیسی گسیل نمی کند.اگر
این طور باشد با توجه به این که ماده تاریک بر دینامیک عالم حاکم است،ضروری است که مقدار و نوع
ماده تاریک موجود درعالم را تخمین بزنیم.
مثلاً کهکشان های مارپیچی را درنظر بگیرید.(این ها کهکشان هایی هستند که بیش تر ماده مرئی
آن هادر صفحه قرص کهکشان) می چرخند.اگرچنین کهکشانی را از لبه نگاه کنیم آن گاه به نظر
می رسدکه این ابرهای کهکشانی در دو طرف کهکشان در جهت های مخالف درحرکت هستند یکی
به سمت ما درحرکت است و دیگری درحال دورشدن از ماست .این ابرها تابشی به طول موج 2
1سانتیمتر گسیل می کنند.ولی به علت اثر دوپلر برای ابرهای یک سرکهکشان قرمز گرایی و برای
ابرهای انتهای دیگر آبی گرایی خواهیم داشت.با اندازه گیری این جابه جایی ها می توانیم سرعت
این ابرها را تعیین کنیم و با دانستن سرعت و مکان ابرها می توان مقدار ماده موجود در کهکشان را
که بر حرکت ابرها تأثیر می گذارند تخمین زد.
اخترشناسان پس از انجام تجزیه و تحلیل بالا به نتیجه بسیارشگفت انگیزی دست یافتند به نظر
می رسد.کهکشان هایی مثل کهکشان ما دارای جرمی معادل ده برابر جرم ماده مرئی
می باشند.این بدان معناست که «ماده تاریک» ده برابر پرجرم تر از ماده مرئی راه کاهکشان است !
مطالعاتی که در مورد کهکشان های مختلف انجام شده است نیز این نتیجه را تایید کردند.همه
کهکشان ها هاله هایی بزرگ از ماده تاریک در اطرافشان دارند که بخش مرئی شان فقط کسر
ناچیزی ازآن ها را تشکیل می دهد.بیشتر نیروی گرانشی در کهکشان ناشی از ماده تاریک است به
همین دلیل دینامیک کهکشان عمدتاً متاثر از هاله ماده تاریک است و نه ماده مرئی.
دلیل دیگری که می تواند وجود ماده تاریک را اثبات کند این است که خوشبختانه اثر ماده کهکشان
روی حرکت ستاره های آن اندازه پذیر است.توزیع سرعت ستاره های کهکشان بستگی به توزیع ماده
در محل کهکشان داردومنجمان از روی حرکت ستاره ها دریافتند که باید ماده به مقدار زیاد در هاله
کهکشان دور از مرکز کهکشان وجود داشته باشد تا بتوان حرکت ستاره هارا در داخل کهکشان توضیح
داد.ستاره های دور از مرکز کهکشان سریع تر از آن می گردند،که تنها ماده مرئی ستاره ها بتواند آن
را توضیح دهد.
محاسبات نشان می دهد،که ما از کل ماده کهکشان تنها حدود 20درصد آن را به صورت ستاره های
شبیه به خورشیدمی بینیم.پس حدود 80درصد باید به صورت ماده تاریک باشد.
هم چنین این دلایل را اخترشناسی هلندی به نامیاناوورت برای اثبات وجود ماده تاریک به شیوه
دیگری به کار گرفت.او یکی از نخستین کسانی بود که در اوایل دهه1930 پی برد که تنها راه توضیح
رفتار ستاره ها در نزدیکترین همسایگی ما این است که وجود ماده ای تاریک و نامرئی را فرض کنیم
که قسمت اعظم فضا را پر کرده است.درآن موقع اخترشناسان ثابت کرده بودند که هریک از
ستاره های در راه کهکشان در مداری به دور مرکز کهکشان می گردد.منظومه شمسی ما در
فاصله ای حدود دو سوم کل مسافت تا مرکز این منظومهچرخان در حومه های کهکشانی واقع است.
بررسی جزئیات ستاره های مجاور مسیر است.
و اخترشناسان پی برده اند که هیچ یک از آن ها دقیقاً در صفحه ای واحد حرکت نمی کند.بلکه در مدار
خود به دور کهکشان به بالا و پایین هم نوسان می کند.
البته اوورت نتوانست تک ستارهای را تماشا کند که به این طریق به بالا و پایین حرکت می کند.چنین
تغییراتی در ظرف هزاران یا میلیون ها سال صورت می گیرد.اما وی از روی توزیع کلی ستاره ها در بالا
و پایین صفحه کهکشان و با اندازه گیری سرعت آن ها توانست نتیج بگیرد که ستارههای مرئی
خودشان در یک سوم نیروی گرانشی که آن ها را درجای خود نگه می دارد دخیل اند.
از آن پس اخترشناسان دیگری به کمک اخترشناسی رادیویی و سایر تکنیک ها پی برده اند.که همان
میزان جرمی از ابرهای سردگاز و غبار درمیان ستاره ها پراکنده است که در داخل تمام ستاره های
مرئی اما حتی همین جرم همراه باخود ستاره ها فقط دوسوم جرم گرانشی مورد نیاز برای توضیح
دینامیک موضعی کهکشان به حساب می آید،باید ماده تاریک بسیار بیشتری در عالم وجود داشته
باشد.ماده تاریک نادیدنی را می توان برحسب عددی به نام نسبت جرم به نور ( (M/Lاندازه گیری
کرد.این عدد بنابر تعریف برای خورشید یک است:یک جرم ماده خورشیدی به شکل یک ستاره یک
درخشندگی نور خورشیدی ایجاد می کند.بنابر ارقامی که اوورت به دست آورد،درهمسایگی ما M/L
حدود3 است. اما این عددبرای کل کهکشان بزرگتر است.
بررسیهای مربوط به چگونگی چرخش کهکشان هایی مانند راه کاهکشان خودمان نشان می دهند که
ستارگان درخشان در داخل هاله ای سیاه فرو می روند و گرانش این هاله قرص ستارگان را در
همه جا باسرعت یکسانی به چرخش در می آورد.
حدود 200میلیارد کهکشان که هرکدام تقریباً دارای 200میلیارد ستاره هستند و به وسیله تلسکوپ ها
قابل تشخیص اند.اما این تعداد فقط 4درصد از محل گیتی را تشکیل می دهد.حدود73 درصد از جهان
از ماده دیگری ساخته شده است.که ماده تاریک (DARK MATER) نامیده می شود.هیچ کس
نمی داند که ماهیت این ماده ناشناخته چیست،اما مقدار این نوع ماده از تمام اتم های موجود در
تمام ستارگان موجود درکل کهکشان های قابل شناسایی گسترده فضا بسیار بیشتر است به نظر
می رسد این نیروی گرانش با این نیرو مقابله کرده و از سرعت این گسترش می کاهد.
این اکتشاف ها به وسیله رصدخانه ی مداری که کاوشگر نا همسانگرد ریز موج ویلکینسون (WMAP)
نامیده می شود،انجام شده است این کاوشگر افت و خیزهای ناچیز موجود در پرتوهای ریز موج پس
زمینه ی کیهانی را اندازه می گیرد که در اثر پژواک های میرای انفجار بزرگ به وجود آمده است.
نیروی ضد گرانشی باعث انبساط جهان می شود
به نظر می رسد که چیزی در فضا نهفته است و همانند نوعی نیروی ضد گرانشی عمل می کند.این
نیرو باعث می شود،که به جای آنکه جهان متراکم شود واجزای آن به یکدیگر نزدیک شود،انبساط
می یابد.از حدود بیست سال پیش حدس می زدند که در جهان ماده تاریک وجود دارد،چرا که در آن
زمان دریافتند که جهان به گونه ای عمل می کند که انگار بسیار سنگین تر از چیزی است که واقعاًبه
نظر می رسد.
دانشمندان،برای توجیه پدیده مشاهده شده همه احتمالاتممکن را در نظر گرفتند از جمله وجود
سیاه چاله ها ،کوتوله های قهوه ای و ذرات غیر قابل شناسایی که از نظرماهیت با انواع معمولی
اتم ها تفاوت دارند،اما هیچ کدام از آن ها نتوانست جرم بسیار زیاد مشاهده شده را توجیه کند.اما
داستان ماده تاریک از سال 1998 آغازشد.درآن زمان دانشمندان دریافتند که بسیاری از کهکشان های
دور دست با سرعتی بسیار بیشتر از آن چه که محاسبات موجود پیش بینی کرده اند،از یکدیگر دور
می شوند.تحقیقاتی که روی انواع ویژه ای از ابرنواخترها ( (SUPERNOVAانجام شد.بیانگر آن بود که
محاسبات انجام شده،اشتباهی نداشت،به عبارت دیگر محاسبات دقیق نشان دهنده آن بود که
سرعت انبساط جهان لحظه به لحظه در حال افزایش است و از سرعت این انبساط کاسته نمی شود.
به نظر می رسدکشف بعضی از انواع نیروهای غیره منتظره غیر قابل شناسایی که باعث
می شوندساختار فضا به طور مرتب از یکدیگر فاصله گرفته و از هم دور شوند،حاصل مشاهدات
هالدین (JBS HALDANE)دانشمند انگلیسی است که سال ها پیش صورت گرفته است.وی می گوید
:«جهان عجیب تر از چیزی است که فکر می کنیم،جهان حتی عجیب تر از چیزی است که بتوان
فکرش کرد.»
مواد تشکیل دهنده ماده تاریک
ماده تاریک ممکن است از چیزهای معمولی مثل جنس سیارات تشکیل شده باشد،ولی سیاراتی
مثل زمین به اندازه کافی جرم ندارد،پس ممکن است ژوپیترها تشکیل دهنده ماده تاریک باشند.
اما این نظریه چندین مشکل دارد،اول این که ما فرض کرده ایم سیارات فقط در اطراف ستارگان شکل
گرفته اند.بنابراین ستارگان به میزان بسیارکمی جرم آن ها را بالا می برند.
دومین و مهم ترین مشکل از ترکیب هسته ای مهبانگ«BANG NACLEOSYNTHESIS BIG » ناشی
می شود.در لحظه ی تولد عالم وقتی مهبانگ رخ داد،عالم از ماده ای بسیار گرم تشکیل شده از انواع
ذرات بود.درحالی که عالم بزرگ و بزرگتر و به سردی می گرایید ذرات ماده معمول مثل الکترون ،نوترون
و پروتن ها نیز سرد می شوند و اتم های مواد موجود درعالم را تشکیل می دادند.غالب این اتم ها
مربوط به هلیوم و هیدروژن هستند. BBN یک تئوری موفق است که نه تنها هیدروژن و هلیوم را به
عنوان بیشترین عناصر جهان معرفی می کند بلکه نسبت آن هارا نیز به درستی بیان می کند.
ستارگان تاریک – ژوپیترها و کوتوله های قهوه ای،کوتوله های سفید
ماده معمول دیگری که می تواند تشکیل دهنده ماده تاریک باشد،ستارگانی هستند که جرم کافی
برای سوختن و درخشان شدن ندارند.کوتوله های قهوه ای یا ژوپیتر ها:ژوپیترها کوتوله هایی به مراتب
(حدود10برابر)سنگین تر هستند و به صورت ستارگان بسیار کوچک و کم نور فعالیت دارند.اما این
احتمالات مثل سیارات در مقابل BBN با مشکل مواجه می شوند می شوند و باز باریون کافی
وجود ندارد.احتمال این نیز می رود که نظریه BBN اشتباه باشد ولی چون این نظریه تاکنون بسیار
موفق بوده است به دنبال انتخاب دیگری برای ماده ی تاریک هستیم.
جازبه دلیل وجود ماده تاریک
وجود یک پدیده را از دو روش می توان اثبات کرد:مشاهده مستقیم پدیده ها یا مشاهده تأثیر آن بر
پدیده هایی که راحت تر مشاهده می شوند.این مطلب که درآسمان شب چیزهایی هست که به
راحتی دیده نمی شود و همیشه مورد توجه بوده است،هنگام استفاده از تلسکوپ یا رادیو تلسکوپ
فقط اشیایی رصد می شوندکه از خود نور یا امواج رادیویی گسیل می کنند.اما هر پدیده ای این
خصوصیات را ندارد.حتی سیاره خودمان زمین نیز به علت تاریکی بیش از حد قابل مشاهده نیست.
کیهان شناسان میزان ماده موجود درعالم را با پارامتری به نام امگا مورد بحث قرار می دهند.در یک
عالم بسته یعنی عالمی که جرم آن درحدی است که عاقبت درخود فرو می ریزد.امگا بیش از 1تعریف
می شود. دریک عالم باز یعنی عالمی که تا ابد اجزای آن درحال دورشدن از یکدیگر هستند.
ستاره شناسان یک نقشه ی جرمی از یکی از عظیم ترین ساختمان های موجود در کیهان تهیه کرده
اند که نشان می دهد جهان چیزی بس فراتر از ستارگان تابناک و سحابی های آسمانی است.این
شی یک خوشه دور افتاده ازکهکشان های حاوی «ماده تاریک» است.« ماده تاریک » یک عنصر
ناشناخته و نامرئی است که بخش اعظم جرم جهان را تشکیل می دهد.
این نقشه نشان می دهدکه توزیع ماده تاریک در کیهان عمدتاً همانند نحوه توزیع ستارگان و سحابی
های آسمانی است .پژوهشگران بر این باورند که این نقشه به درک بهتر این ماده مرموز کمک خواهد
کرد .با این حال بعید است به شناسایی ماهیت واقعی آن یاری برساند.
میانگین فاصله سیاره ناهید از زمین در مهرماه ۶۰میلیون کیلومتر است | ||||
|
کشف جدید رصد خانه Integral | ||||
|
ماموریت آتی شاتل فضایی «دیسکاوری» شامل یک پیاده روی فضایی با هدف آزمایش تکنیکی برای تعمیر سرامیکهای حرارتی در فضا خواهد بود.
آژانس فضانوردی آمریکا (ناسا) اعلام کرد یک مورد پیاده روی فضایی بیشتر در ماموریت آتی «دیسکاوری» خواهد گنجاند تا تکنیک تعمیر سپر حرارتی در فضا را آزمایش کند.
این تکنیک که پس از حادثه فضاپیمای کلمبیا در سال 2003 طراحی شد، نیاز به استفاده از ابزاری شبیه به یک تفنگ درزگیر دارد.
فضانوردان در این پیادهروی فضایی نوعی ماده پلاستیک مانند را به درون هر گونه ترک خوردگی یا سوراخ در سرامیکهای حرارتی آسیب دیده تزریق میکنند.
این ماده کمک میکند که شاتل تواناییاش را در حفاظت از خود در برابر حرارت و گرمای بسیار زیاد به هنگام ورود مجدد به اتمسفر زمین دوباره به دست بیاورد.
در حالت عادی کاشیها پوشیده از سطحی سیاه و شیشهیی هستند که حرارت را در جریان ورود مجدد به اتمسفر زمین طرد میکند.
وقتی این پوشش خارجی آسیب میبیند و سیلیس سفید سرامیک در معرض حرارت قرار میگیرد، مستعد ذوب شدن خواهد بود.
دانشمندان وجود دستهای جدید از سیاهچالهها را پیش بینی کردهاند که به دلیل سرعت بسیار زیاد چرخش به دور خود افق رویداد ندارند.
، سیاهچالهها هم پیش از این در دسته اجرامی بسیار ناشناخته و رازآمیز قرار داشتند. تصوری که از این اجرام وجود دارد، این گونه است که جسمی بسیار کوچک جرمی معادل جرم چندین خورشید را در نقطهای فشرده کرده است.
اما موضوع این خبر کشف جرمی شگفت انگیزتر از سیاهچالهها است.
نظریه «تکینگی بدون پوشش» (naked singularity) حاکی از آن است که سیاهچاله آنقدر سریع به دور خود میگردد که در نهایت با فقدان افق رویداد مواجه میشود.
سیاهچالهها زمانی شکل میگیرند که ماده ستارهای بزرگ بر روی خود فرو بریزد و در این حین، فشار لازم به طرف خارج برای خنثی کردن نیروی گرانشی که به طرف داخل وارد میشود، وجود نداشته باشد. از این رو فشار گرانش به سایر نیروهای داخلی غلبه میکند و سیاهچاله تا بینهایت در خود فرو میریزد.
در این صورت نیروی گرانشی به قدری زیاد میشود که حتی نور نیز نمیتواند از آن بگریزد. در نهایت سیاهچاله در پوششی تاریک از خودش احاطه میشود که ما آن را افق رویداد مینامیم. اجرام و تابشها هنگام رد شدن از افق رویداد ناگزیر به سمت سیاهچاله کشیده میشوند. به همین دلیل ما آن ها را نمیبینیم و سیاه مینامیم.
به نوشته نجوم، تمام سیاهچالههای کشف شده تاکنون، دارای چرخش به دور خود بودهاند. گاهی آنقدر زیاد که به بیش از هزار دور در ثانیه میرسید؛ اما در این نظریه جدید، اگر سیاهچالهای را بیابید که سرعت گردش به دور خودش بسیار زیاد باشد، در آن صورت مقدار حرکت زاویهیی چرخشش بر نیروی گرانش حاصل از جرمش غلبه میکند و می تواند افق رویداد را کاهش دهد و یا از بین ببرد و سیاهچاله را بدون پوشش کند؛ اما سیاهچالهای با 10 برابر جرم خورشید، به سرعت چرخشی بیش از چند هزار دور بر ثانیه نیاز دارد.
مطابق با نتایج تحقیقات دانشگاههای «دوک»(Duke) و «کمبریج»(Cambridge)، جرمی با چنین مشخصاتی را میتوان در لنزهای گرانشی کشف کرد.
به گزارش ایسنا، لنز گرانشی قسمتی از فضا است که در آن جسمی با جرم زیاد مانند سیاهچاله وجود دارد و با توجه به نیروی گرانشی که دارد مانند یک عدسی طبیعی عمل میکند و نورهای رسیده از فواصل دور را خمیده و در نهایت کانونی میکند.
اگر نتایج این تحقیقات درست باشد، اخترشناسان میتوانند چنین اجرامی را که در نظریه جدید پیش بینی شده ثبت و شناسایی کنند.