درخشندگی سطحی
|
شاید حاشیهسازی و دروغ را در بخشهای دیگر جامعه، که مقام و مقاصد اقتصادی کلان مطرح است، بتوان طبیعی دانست که این ذائقه تلخ بشر تا پیش از فرهیختگی است. اما در دنیای نجوم که همه از علم، زیبایی معنوی، دوستی، صلح و آسمانی بیمرز برای تمام بشریت سخن میگویند، دروغ و دورویی را نابهجا میدانم. این دو از هر دری که آمدهاند عشق و صداقت از در دیگر گریخته است. تاب دیدن چنین روزی را در جامعه نجوم ندارم. اگر بدانم که این خرابکاریهای زیرکانه و پنهانی این افراد نادان، حسادتی است که از تلاشها و پیشرفتهای بنده و امثال من در نجوم سرچشمه میگیرد، فکری به حال خود و تغییر روند کاریم خواهم کرد تا از این گفتههای ناعادلانه کاسته شود.
پایان سکوت
چنان با کار در بطن نجوم مشغولم و شب و روز مینویسم که نه فرصتی برای حاشیه دارم نه تمایلی. حدود ۱۴ تا ۱۵ ساعت کار متوسط روزانه رمقی برای این جدالها باقی نمیگذارد و متاسفانه گروه نادانی که از سر خودخواهی تهمت میزنند، این موضوع را خوب میدانند. از یک سو باید به تعهدات خود در عرصهٔ بینالمللی بپردازم (همکاری با وبسایت و نشریه اسکایاند تلسکوپ و انجمنهای بینالمللی پاسفیک، آسمان تاریک، منجمان بدون مرز ، و سرپرستی پروژه TWAN)، از سوی دیگر در نقش سردبیر ماهنامهنجوم با دغدغههای شبانهروزی انتشار این نشریه و بهروز رسانی وبسایت آن همراه باشم. از یک سو به همکاری با مراکزی چون انجمن نجوم ایران، فرهنگستان زبان و مرکز نشر دانشگاهی مشغول باشم و از سوی دیگر به ایمیلهای سوال و درخواست راهنمایی از منجمان آماتور سراسر کشور پاسخ دهم. از یک سو به آموزش نیروهای تازه برای گسترش و ادامه این فعالیتها مشغول باشم و از سوی دیگر به تعهد خود در نوشتن کتابها و مقالههای نجومی عمل کنم.
تاکنون دربارهام به بیانصافی بارها گفتهاند و سکوت کردهام. روزی از استاد و دوست عزیزم محمد باقری شندیم که «بچههای شرور سنگ را به قطاری پرت میکنند که تند از کنار آنها میگذرد، قطاری ثابت و ازکارافتاده طبیعی است که کسی را تحریک نمیکند.» برای انجامدادن کارهایی که در دست داشتم مثل همه آنهایی که در این مرز و بوم کار میکنند، تلاش کردم، عرق ریختم و دانش آموختم. نه حق خود میدانم که پاداش بگیرم، قدردانی شوم یا قهرمان خوانده شوم. دلسپردن به نجوم به قدر کافی سیرابم میکند که به دنبال پاداش نباشم. اما چرا حرمتشکنی و ناسپاسی میشود؟ شاید وقتی هدف چنین رفتاری فقط خود من باشم با آن کنار بیایم اما وقتی هدف این دوروییها و تهمتهای بدون سند خودخواهی گروهی به بهای تخریب جامعهٔ زیبای نجوم کشورمان باشد چه؟ این سکوت بلندمدت نیز ظاهرا چندی است سبب اعتماد به نفس این افراد شده و در سایتهای اینترنتی و وبلاگهای خود، به نام نقد، طعنه میزنند و دشنام میدهند؛ آن هم درست در روزهایی که به سبب مسئولیتهای بینالمللی تازه و گرایش به بیشتر آموختن، سخت در حال انتقال یکایک مسئولیتها و تجارب خود - در مجله نجوم و انجمن نجوم ایران - به همکارانی توانا هستم و از سوی دیگر درگیر آموزش نسل جوانتر؛ همانطور که بزرگوارانی مانند توفیق حیدرزاده و شهاب صقری به من آموختند.
تهمت و افترا به نام نقد
در حالی که فرهنگ ما هنوز در حال آموختن کاربردهای بینظیر رسانهای تازه به نام اینترنت است، کمشماری نیز این فضا را مناسب ارضاء خودخواهی خود یافتهاند. نجوم ایران نیز به حدی از رشد رسیدهاست که مثالهایی از این موضوع پیدا شود. وبلاگی با نویسندگان بینام طی ماههای اخیر در پشت چهره تحلیل اوضاع جامعه نجوم ایران، به شایعه پراکنی و تهمتزدن میپردازد، با نویسندگانی ظاهرا جوان که متاسفانه کم اطلاع و در عین حال جویای ناماند، اما آنقدر شرافت و شجاعت نیاموختهاند که پای نوشته خود را، اگر باور دارند که واقعیت است، با نامی حقیقی امضا کنند.
نقد بزرگترین موهبت جامعه آزاد و یکی از فواید بزرگ اینترنت است. نقد را به راستی میستایم چون سبب رشد میشود. پیش از این نقد خیرخواهانه از سوی پیشکسوتان نجوم ایران و با پشتوانه دانش و تجربه آنها وجود داشته و به تکتک ما بسیار کمک کردهاست. اما این بار ظاهرا هدف خیرخواهی نیست. شاید این طور تصور شود که وبلاگی کممخاطب با نوشتههایی مغرضانه آسیبی به جایی نمیرساند، اما برای جامعه جوان و نوجوان نجوم آماتوری ایران این طور نیست، به خصوص وقتی چنین وبلاگی در کنار مجموعهای از فعالیتهای تخریبی جمعی از خدا بیخبر در نظر گرفتهشود که هیچ مسئولیتی در برابر گمراه کردن و بیانگیزه کردن نسل جوان علاقهمندان به نجوم در ایران حس نمیکنند.
نویسندگان این وبلاگ با نوشتاری زیرکانه مخاطبان جوان و حاشیه دوست خود را شناختهاند و به جای صحبت از علم، که ظاهرا از آن بویی نبردهاند، درست مانند نشریات زرد عمل میکنند، اخبار «تکاندهنده» واهی مینویسند و جرات برعهده گرفتن مسئولیت مطلب خود را نیز ندارند. نوشتههای بدون نام و تخریب افراد شناخته شده در نجوم ایران چنین آیندهای دارد: بیاعتمادی تکتک اعضای جامعه چند هزار نفری نجوم آماتوری ایران به یکدیگر و کاهش فعالیتهای گروهی. این یعنی افت تدریجی نجوم تازهشکفته شدهٔ ایران، آن هم پس از قرنها خاموشی. چنین تخریبی مسئولیت سنگینی در تاریخ نجوم ایران است که جمعی خودخواه برعهده گرفتهاند.
اما چند پاسخ به نویسندگان این انتقادها:
درباره رقابت مسیه ایران: ادعا شده است که رقابت مسیه ایران (رقابت سالانه رصد اجرام سماوی زیر آسمانی پرستاره که میان منجمان آماتور منتخب کشور برگزار میشود) با هدف اقتصادی بنده و برای سودجویی تنظیم شده و یکی از حامیان این برنامه، فروشگاه آسمان شب، تعیین میکند که چه افرادی برنده اعلام شوند و حتما به تصور ناپاک این گروه نادان، تمام داوران، شرکتکنندگان، پیشاهنگان، ناظران و مهمانان این برنامه نیز مبالغی دریافت میکنند که لب تر نکنند. ۲۰ داور، که از معتبرترین و شناختهشدهترین منجمان آماتور در سراسر کشورند، در این برنامه حضور داشتهاند و در صبحدم پس از رقابت، برندگان را داوران هر گروه معرفی میکنند. رصدگران منتخب برنامه نیز در رقابت امسال بهترینها بودند از همدان، مشهد، سعادتشهر فارس، قم، تهران، و ... این گفتههای ناحق توهینی است به حدود ۱۲۰ شرکتکننده این برنامه از ۳۰ شهر ایران. اغلب این افراد چند سال تلاش کردهاند تا تجارب و تواناییهای علمی-رصدی خود را در این برنامه ثابت کنند، و این گفتهها توهینی است به داوران، و پیشاهنگان گروه که صمیمانه وقت ارزشمند خود را اختیار میگذارند تا شب رصدی به یادماندنی فراهم شود. در ازای تلاش این دوستان حداقل میتوان این طور ناسپاسی نکرد. من اجازه چنین توهینی را به این جمع نمیدهم. آیا حتی یکی از بیش از ۱۰۰ شرکت کننده این رقابت، که تقریبا منتخبی از کل جامعه نجوم آماتوری در ایراناند، یا یکی از ۲۰ داور آن چنین تهمتی را درست میداند؟
انجمن نجوم ایران برای چنین برنامههایی وقت، هزینه و انرژی بسیاری میگذارد. برای هر رقابت مسیه یا رقابت رصدی صوفی (که از تابستان سال قبل آغاز شد) چند ماه مراحل ثبت نام، مصاحبه و پذیرش رصدگران، تعیین روشهای دقیقتر و علمیتر کردن رقابت، جستجوی حامیان، کسب مجوزهای مورد نیاز، تدارکات و برنامهریزی اجرایی طول میکشد و هر بار دستکم دو تا سه هزار نفرـ ساعت نیروی انسانی صرف میشود که اغلب به صورت داوطلبانه همکاری میکنند. در حالی که این رقابت در نگاه جامعه بینالمللی نجوم به رقابتی تحسین برانگیز و معرف نجوم ایران تبدیل شده است ظاهرا در کشور خودمان گروهی ناخرد را، که ناتوان در همکاری یا حتی شرکت در این رقابتاند، آزرده کرده است. پیداست که این گروه فقط حیات و وجود برنامهای را میطلبد که در آن مدیر و رییس خوانده شوند و چون ناتوان در اجرای چنین برنامهایاند، راهی جز تخریب نمییابند.
از آنجا که رویکرد تهمتها در این بخش به یکی از حامیان برنامه، موسسه علمی آسمان شب پارسه، است، لازم میدانم توضیح دهم. مدیر این موسسه بهرنگ امینتفرشی، برادر من است و متاسفانه بیش از آنکه بتوانم برای او برادری کنم، این خویشاوندی سبب چنین حرف و حدیثهایی برایش شده است. در حالی که حدود ۵ سال پیش در روزهای آغاز به کار این فروشگاه و موسسه، من و شماری از نجومپیشگان در تهران، به مدیر آن در شکلگیری و ایدهپردازی فعالیتها، کمکهای بسیاری کردیم، متاسفانه درگیریهای کاری در سه-چهار سال اخیر فرصتی برای ادامه همکاری جدی باقی نگذاشت. اما افتخار میکنم که تلاش همکاران این موسسه آنجا را به مرکزی پیشرو در نوع خود تبدیل کرده است که علاوه بر ارایه محصولات نجومی، به تولید محصولات آموزشی مورد نیاز در نجوم ایران میپردازد و از پژوهشهای علمی منجمان آماتور و برنامههای گوناگون نجومی در کشور حمایت میکند. پیداست که موسساتی با زمینه کاری مشابه، که قصد رقابت ناسالم داشتهباشند، به سادگی این رشد را تحمل نمیکنند.
درباره انجمن نجوم ایران: در جای دیگری نویسندگان این وبلاگ برپایه اطلاعات نادرست و به سبب ناآگاهی و خود بزرگبینی، به نهادهایی مانند سازمان فضایی ایران و طرح رصدخانه ملی ایران اتهام میزنند. این گروه و وبلاگنویس دیگری از نجومپیشگان شناختهشده، که از سر خودنمایی به هر بهانهای انگشت اتهام و انتقاد به شاخه آماتوری انجمن نجوم ایران میزند، ادعا میکنند که در فعالیتهای شاخهآماتوری انجمن نجوم ایران بیعدالتی و سوء استفادههای مالی بیداد میکند. در این سالهایی که با انجمن در ارتباط بودم بقای فعالیتهای آن راهی بجز معجزه و فداکاری نداشت. آیا این گروه یکسره منتقد اهل زحمت کشیدن و بیادعا کار کردن برای جوانها و نوجوانهای تشنهٔ علم ایرانی هستند؟ این دوستان ناآگاه (یا آگاه مخرب) از چه سوء استفاده مالی صحبت میکنند؟ کل دریافتی مالی نهاد غیر دولتی (NGO) مانند انجمن نجوم ایران – چه در بخش حرفهای و چه آماتوری – که در سطح یک کشور فعالیت میکند، در سال اخیر به لطف نظام حمایتهای دولتی ما، ۶میلیون تومان بوده است! این مبلغ حتی برای اجاره دفتر این انجمن ملی و هزینههای روزانه آن کافی نیست چه رسد به پرداخت به همکاران آن.
اغلب فعالیتهای گوناگون انجمن با نیروی انسانی متخصص داوطلب و با عشق به نجوم و رشد علم در این کشور پیش میرود (چیزی که گروه منتقد ظاهرا از آن بیبهرهاند)؛ چنین روندی شامل بیشتر این فعالیتها میشود: کارهای دفتری و اداری و فعالیتهای حرفهای و دانشگاهی انجمن گرفته تا فعالیتهای گسترده آماتوری و ترویجی مانند برگزاری گردهمایی منجمان آماتور ایران، رقابتهای رصدی مسیه و صوفی، هماهنگی برگزاری روز نجوم در سراسر ایران، هماهنگی باشگاههای نجوم و برگزاری باشگاه نجوم تهران، برگزاری جشنوراه ساعت آفتابی، روز فضا، کارگاههای ملی نجوم آماتوری، و ... . هزینه ثبت نام شرکتکنندگان در کارگاهها و گردهماییها برای پوشش دادن هزینههای تدارکات، محل برگزاری و نیازهای هر برنامه به هیچ وجه کافی نیست و هر بار به سختی حامیانی جستجو میشوند تا به بقای این برنامهها کمک کنند؛ حامیانی چه در مراکز دولتی و چه خصوصی که به اهمیت رشد علم در این کشور باور دارند.
دوران عجیبی است. از یک سو هر روز در روزنامهها خبر اختلاسهای چند میلیارد تومانی، نابودی منابع طبیعی و آسیب به میراث ملیمان را میخوانیم و سکوت میکنیم. از سوی دیگر تمام توانمان را میگذاریم تا برای بودجه انجمن نجوم ایران، که در حدٌ پرداخت اجاره یک دفتر نیست، شایعهسازی کنیم. واقعا مشکل ما در این دوران بیش از آنکه دشمنی اقوام همسایه و کشورهای استعمارطلب باشد، این است که نمیتوانیم همدیگر را تحمل کنیم. نمیتوانیم رشد دیگری را ببینیم.
درباره ماهنامه نجوم: در ادعای دیگری آمده است که ماهنامه نجوم با انحصارطلبی گزارش گروههای نجومی کشور را سانسور میکند و اجازه نمیدهد میدان به گروههای دیگر داده شود. برای دوستانی که ماهیت یک نشریه را نمیدانند لازم است شرح دهم، که مجله نجوم یک گروه نجومی نیست و اعضای آن نیز به گروهی تعلق ندارند. فعالیتهای مجله در توسعه نجوم در ایران طی ۱۶ سال اخیر فکر میکنم به قدر کافی اهداف همکاران این نشریه را نشان داده باشد. حذف گزارش گروهها چه سودی برای مجلهای دارد که در سال ۱۳۷۵ و در زمانی که بخش آماتوری انجمن نجوم ایران فعال نبود، با آغاز ثبت گروههای نجومی، انتشار صفحه گروهها در مجله، و پشتیبانی علمی از آنها سبب توسعه چشمگیر شمار گروهها و انجمنهای نجوم در ایران شد. حتی اگر با بیانصافی دید بنده و همکاران این نشریه را صرفا توسعه اقتصادی بدانیم، این هدف نیز فقط با افزایش شمار مخاطبان مجله، یعنی افزایش گروههای نجوم و منجمان آماتور در ایران میسر میشود. از سوی دیگر افزایش کیفی فعالیتهای علمی این گروهها تضمین کننده مقالهها و گزارشهای مورد نیاز بخشی از مجله است. در این میان مجله بسته به زمان دریافت و کیفیت گزارشها مجاز است که در روند انتشار آنها تصمیم بگیرد. بدیهی است که در فشار کاری و کمبود نیروی انسانی متخصص و دشواریهای اقتصادی این نشریه، چاپ برخی مطالب به تاخیر بیفتد یا به ندرت فرصت انتشار پیدا نکند یا به علت گرفتاریهای روزمره دستاندرکاران اشتباهاتی در این کار رخ دهد. در هر نشریهعلمی بایگانی کامل گزارشها، مقالهها، و عکسهای رسیده برای استفاده آینده و کاربردهای پژوهشی باقی میماند و پیوسته منتخبی از مقالهها و خلاصهای از گزارشها منتشر میشود تا تنوع مطالب نشریه حفظ شود.
تهیه گزارش از شهرستانها کار ساده و کم هزینهای نیست. حدود دو سال پیش از سوی مجله تلاشی برای انتشار مقالههای معرفی نجوم در هر استان (به جای معرفی انفرادی گروهها و افراد فعال) آغاز شد. نوشتن این مقالهها به فرد یا جمعی از بهترینهای جامعه نجوم آماتوری در هر منطقه از ایران واگذار شد و طی این مدت دستکم با استانهای خراسان، اصفهان، فارس، یزد، سیستان و بلوچستان، گیلان، و خوزستان صحبت شد اما هنوز مقالهای برای شروع مجدد این بخش نرسیده است. فکر میکنم علاوه بر تلاش مجله نیاز است فعالان نجوم در هر منطقه نیز فرصت بیشتری برای معرفی فعالیتهای ستارهشناسی در منطقه خود بگذارند. به هر حال ماهنامه نجوم در این مدت در بخش اخبار داخلی و گزارشهای گوناگون پیوسته به معرفی این فعالیتها پرداخته است، که به نظر میرسد منتقدان فرصت نکردهاند که مجله را به دقت بخوانند و از سر انصاف نقد کنند. نقد بدون اشاره مستند و با ارایه پیشنهاد، فقط نوعی قر زدن است. بدون شک نقد با اشاره به موضوع دقیق (مثلا عنوان گزارش حذف یا اشتباه منتشر شده) اشاره به شماره مجله، شماره صفحه، و با ذکر نام منتقد، کمک بزرگی به پیشرفت مجله میکند. همکاران نجوم همواره از چنین نقدی استقبال میکنند و حتی آن را در صفحه نامههای مجله منتشر میکنند، اما نقدی توهین آمیز با دلی پرکینه، آن هم با چشمهای بسته و دهان باز، از فردی بینام و نشان که برای هویت خود نیز ارزشی قائل نیست، کمکی به این نشریه نمیکند جز اینکه سبب دلسردی شود.
در انتقاد دیگری آمده است که چرا ماهنامه نجوم سعی میکند خود را مطرح کند؟ واقعا نمیدانم که این چگونه سوالی است. هر نشریهای برای بقای خود به معرفی و افزایش شمار خوانندگان نیاز دارد. رشد مجله نجوم سبب رشد نجوم در ایران نیز میشود. پس چرا این گروه منتقد با آن مخالفاند. به خوبی میدانم که برای این جمع کمشمار توقف انتشار مجلهای که سکویی برای خودنماییهای آنها نیست بهتر از بودن آن است. من برعکس انتظار این گروه برای خاموشی مجله، از علاقهمندان به نجوم در ایران صمیمانه تقاضا میکنم با معرفی هر چه بیشتر این نشریه در جامعه سبب آشنایی بیشتر عمومی با آن و شتاب بیشتر رشد مخاطبان آن شوند.
درباره برنامه آسمان شب: این برنامه و تهیهکننده محترم آن، سیاوش صفاریانپور، را از تولد نخستین ایدههای شروع آن در دهه ۱۳۷۰ و از اولین شب برنامه در بهار۱۳۸۰ همراهی کردهام. به گواه بسیاری از نجومپیشگان ایران این برنامه نقش بزرگی در علاقه عمومی به نجوم در کشور داشته است. در کنار نقدهای سازنده افراد باتجربه و حمایت مردمی از این برنامه، بدیهی است که شهرت هر برنامهای نوک پیکان اتهامهای بیپایه را نیز به سوی خود میکشد. در حالی که برخی از چنین اتهامهایی در وبلاگی کممخاطب به قلم نویسندگانی بینام نوشته میشود، در جامعه نجوم ایران متاسفانه فردی وجود دارد که کمر همت بسته است تا نامههای پیاپیای با مضمون و نیتی عینا مشابه نوشتههای وبلاگ منتقد، به مسئولان صدا و سیما بفرستد و با ملاقاتهای پیدرپی با آنها، سعی کند یا به هر نحوی در این برنامه در مقابل دوربین قرار بگیرد یا ذهن مدیران آن سازمان را چنان مخدوش و بیاعتماد به جامعه نجوم کند که این برنامه برای همیشه متوقف شود. در این نامهها باز هم ادعا شده است که دستاندرکاران این برنامه به انحصارطلبی و سوء استفاده مشغولاند و در دولت عدالت و مهرورزی حق گروهی، منظور خود ایشان، خوردهشده است.
به جناب مسعود عتیقی، نویسنده این نامهها، که به خوبی میدانند هیچ کدام از دستاندرکاران این برنامه وقت و حوصله پیگیری قانونی تهمتهای واهی ایشان را نداشتهاند، پیشنهاد میکنم که به جای وقت گرانبهایی که برای پاشیدن بذر بیاعتمادی، تهمت زدن و تخریب دستاندرکاران برنامه تلویزیونی آسمان شب، فعالان شاخه آماتوری انجمن نجوم ایران و نویسندگان ماهنامه نجوم میگذارند، فرصتی را به مطالعه و دانش آموختن و فراگیری منش انسانی اختصاص دهند، تا جایگاه شایستهتری را در جامعه نجوم ایران بیابند.
پایانی برای شروعی تازه
این سکوت چند ساله را یک بار برای همیشه شکستم زیراکه نگرانم. آنچه نوشتم دردلی بود با جامعهای که میتواند برگهای سبز درخت علم ایران باشد، اگر با اعتماد و همدلی زیباییهای آسمانشب و فعالیتهای علمی را جویا شود نه اینکه به سراغ بدخواهی و قدرتطلبی برود. باور کنید که ما برای نقشزدن آمدهایم نه برای گندزدن. آن هم در سرزمینی که مردم آن نقشهای بینظیر بر دار قالی، در معماری، در عرفان، در ادبیات، و در تاریخ علم زدهاند. راهی بهتر از این نیست که
خیرخواهی را جانشین خودخواهی کنیم،
کار و تلاش بیادعا را جایگزین تخریب و خودنمایی کنیم،
علمجویی و آموختن را جانشین حاشیه کنیم،
و دوستی را جایگزین دشمنی کنیم.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
بابک امینتفرشی، متولد ۱۳۵۷، نویسنده علمی است که در کنار این کار به نجوم آماتوری، ترویج و تدریس نجوم، و عکاسی از طبیعت و آسمانشب نیز میپردازد. او فعالیتهای نجومی خود را از سال ۱۳۷۰ آغاز کرد و از سال ۱۳۷۵ در دوران دانشجویی خود با گرایش به روزنامهنگاری علمی به تحریریه ماهنامه نجوم پیوست. از سال ۱۳۷۷ ویراستار ارشد و از سال ۱۳۸۴ سردبیر ماهنامه است. تا کنون بیش از ۱۰۰ مقاله از او درباره نجوم و فضا به فارسی و تعدادی به زبان انگلیسی، و چند کتاب ترجمه یا ویراسته شده او منتشر شده است. دیگر نقشهای او: عضوهیئت دبیران شاخهآماتوری انجمن نجوم ایران، موسس و دبیر رقابت مسیه ایران در هفت دوره، عضو موسس انجمن بینالمللی منجمان بدونمرز، کارشناس و مشاور برنامههای علمی تلویزیونی و رادیویی (کارشناس برنامه آسمانشب از سال ۱۳۸۰) ، مدرس رصدخانه زعفرانیه تهران از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۵، موسس وبسایت ماهنامه نجوم در سال ۱۳۷۹، عضو شورای واژه گزینی نجوم در فرهنگستان زبان و ادب فارسی، همکار گروه علم فرهنگ فارسی مرکز نشر دانشگاهی، همکار انتشارات علمی فرهنگی در ترجمه، تالیف و ویرایش کتابهای نجوم و فضا، مستندساز و رصدگر گرفتهای خورشیدی (گرفتهای ۱۳۷۴ و ۱۳۷۸ در ایران، ۱۳۸۰ در افریقا، ۱۳۸۲ در قطب جنوب، ۱۳۸۴در آمازون-آمریکای مرکزی، مهر ۱۳۸۴ در اسپانیا، و ۱۳۸۵ در ترکیه)، عضو تحریریه ماهنامه دانشگر تا سال ۱۳۸۴، نویسنده ماهنامه زمان ۱۳۷۶- ۱۳۷۹، نماینده انجمن بینالمللی آسمان تاریک، ارائه سخنرانیهای گوناگون درباره نجوم در داخل و خارج از کشور، و ارائه چندین نمایشگاه عکس گروهی از آسمان شب به صورت سالانه در ایران و چند کشور دیگر.
خیلی قشنگ نوشته اند
به امید روز هایی بهتر و آسمانی پر ستاره تر (آسمون
شهر ما خاکی نباشه از خدامونه مهم نیست ستاره باشه یا نه
فقط خاکی نباشه)
۱-بین الطلوعین:در هنگام صبح زمانی که درخورشید در سطح افق (دایره عظیمه ای در کره
آسمان با فاصله زاویه ای ۹۰ درجه از سمت الراس می باشد) اصولا هوا باید روشن شود اما
مشاهده می شود قبل ازآن که خورشید نمایان شود هوا روشن می شود و این روشنایی به علت
بازتاب نور خورشید توسط مولکول های موجود در اتمسفر زمین می باشد.به این حالت در
اصطلاح عامیانه گرگ و میش گفته می شود.دقیقا نوری که پس از غروب ظاهری خورشید
به زمین می تابد(متمایل به رنگ قرمز) نیز با توضحیات فوق قابل توجیه است.
در حالت کلی به این پدیده ها بین الطلوعین گفته می شود.
اما اگر زمین جو نداشت شرایط چگونه بود؟
خورشید هوا سریعا تاریک می شد.
۲-مدت بین الطلوعین:در خط استوا خورشید مانند سایر ستارگان طلوع و غروب می کند
و نسبت به افق تمایل ندارد بلکه دارای وضعی عمودی است. بنابراین شفق و فلق دارای
مدت زمان کوتاهی بوده و خورشید به سرعت در پشت افق پنهان می گردد.
۳-انواع بین الطلوعین:پیش از سر زدن خورشید هوا کاملا تاریک(انتهای شب) بوده ودر هنگام
غروب نیز بعد از پایین آمدن خورشید به زیراقق هوا کاملا تاریک شده اما میزان قرار گرفتن
خورشید در زیر افق برحسب مورد استفاده متفاوت است.
بین الطلوعین عرفی:
هنگامی اتفاق افتاده و خاتمه می یابد که خورشید ۶ درجه زیرخط افق قرار گرفته باشد.
بین الطلوعین دریایی:
هنگامی اتفاق افتاده و خاتمه می یابد که خورشید ۱۲ درجه زیر خط افق قرارگرفته باشد.
بین الطلوعین نجومی:
به مانند موارد فوق اما با این تفاوت که خورشید در این حالت ۱۸ درجه زیر خط افق واقع شده است.
برگرفته ازکتاب نجوم محاسباتی و کاربردی نوشته غلامرضا دژکامه لنگرودی.
موفق باشید
اگر خونتونآپارتمانی هست برید پشت بوم اگر
ویلایی و دور و برش پر از ساختمون توصیه
می کنم نروید که پشیمون بر می گردید
رصد ماهوارهها از پشتبام خانه
|
بزرگترین تلسکوپ جهان برای اولین رصدش
آماده
می شود
متاسفانه عکسی از این تلسکوپ هم در گوگل و دیگر جستجو
گر ها نیست
بزرگترین تلسکوپ جهان برای نخستین رصد خود از کائنات در هفته جاری در جزایر قناری اسپانیا آماده می شود.
به گزارش سرویس «علمی» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مراسم افتتاح این تلسکوپ موسوم به (Gran Telescopio Canarias (GTC که هفت سال در دست ساخت بوده است برای روز جمعه برنامهریزی شده است.
دانشگاه فلوریدا که برای این پروژه پنج میلیون دلار پرداخت کرده، تنها موسسه آمریکایی است که در این تلسکوپ بزرگ سهیم است.
رییس دپارتمان نجوم در دانشگاه فلوریدا در این زمینه گفت که این تلسکوپ 175 میلیون دلاری هنوز کامل نشده و از کل 36 آیینه آن تنها 12 آینه نصب شده است که باقی آینهها در ماه جاری نصب خواهند شد.
دولت اسپانیا مالک اصلی GTC است و دانشگاه فلوریدا و دو موسسه دیگر در مکزیک شرکای آن هستند.
سلام
امروز فکر نمی کنم خبری در دنیای آسمان ها
باشه
اگر خبری بود می نویسم
اگر نبود باید ببخشید و لذت ببرید
حالا ببینید عکس هایی از ماراتن مسیه ایران امسال
داوری در ماراتن
استراحت پس از یک شب رصدی
موفقیت شما آرزوی ماست
آسمانتان پرستاره
مقارنه ای دیگر در آسمان
صبحگاه روز ۴شنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۶ماه در کنار
خوشه پروین پدیده ای زیبا را با هم در آسمان
صبحگاهی به نمایش می گذارند
جدایی زاویه ماه و خوشه پروین از یکدیگر ۳
درجه خواهد بود
برای عکاسی صحنه ای بسیار زیبا را به وجود
می آورد
منجمان٬عکاسان آسمان شب و علا قه مندان
به پدیده های آسمانی اگر به پدیده های قبلی
نرسیدید این یکی را فراموش نکنید
با آرزوی موفقیت برای همه ی شما
دوستداران آسمان
آسمانتان پر ستاره
یک خبر خوب واسه اصفهانی ها
امسال المپیاد جهانی فیزیک در این استان
برگزار
خواهد شد
سی و هشتمین المپیاد جهانی فیزیک، از 22 تا 31 تیرماه در
اصفهان برگزار می شود
سی و هشتمین المپیاد جهانی فیزیک از 22 تا 31 تیر ماه 1386 در اصفهان برگزار خواهد شد . ایران از سال 1368 در این مسابقه جهانی که در آن سال در شهر ورشو، پایتخت لهستان برگزار می شد شرکت کرده و همواه جایگاه رفیعی میان شرکت کنندگان از کشورهای مختلف که در این سال ها به حدود 85 کشور رسیده است، برای خود تثبیت کرده است. آمادگی برای میزبانی المپیاد جهانی فیزیک در سال 1372 به دبیرخانه آن اعلام شد و پس از مدتی سال 2007 میلادی برای این منظور در نظر گرفته شد. المپیاد فیزیک فراتر از یک رقابت علمی است. جوانان از بخش های مختلف جهان گرد هم می آیند و هنگامی که به کشور خود برمی گردند، نه تنها تجربه جدیدی به دست آورده اند، بلکه مهم تر از آن درک می کنند که چگونه فرهنگ ها، اعتقادات و نظرگاه های مختلف، هویت منحصر به فردی به نام انسانیت را می سازد. کمیته برگزارکننده که برای این منظور از سوی وزیر آموزش و پرورش منصوب شده است، از اواخر سال 1383 کار خود را شروع کرد و با گذشت زمان فعالیت خود را افزایش داده است. از مهم ترین و زمان برترین کارها، طرح سوال های نظری و تجربی بود و به این دلیل کمیته علمی که از همکاری تعدادی از دانشگاهیان استفاده می کند، از ابتدای سال 1384 اقدامات خود را شروع کرده است. برگزارشدن 37 المپیاد جهانی فیزیک و 18 بار انتخاب تیم از ایران برای شرکت در این مسابقات، کار کمیته علمی را برای طرح سوال بسیار دشوار کرده است، زیرا این کمیته بایستی سوال های تمام این دوره را مطالعه کند و سوال ها را طوری طراحی کند که مشابهت بسیار زیاد با آن ها نداشته باشد.
پیچیدگی طرح سوال تجربی، بیش از سوال نظری است. پس از طرح اولیه سوال تجربی، آزمایش آن با تعداد محدود و سپس ساخت حدود 400 نمونه کاملا مشابه و آزمون آن ها برای اطمینان از درستی کار دشواری زیادی دارد. از دیگر چالش های کمیته علمی، انتخاب حدود صد نفر، عمدتا از استادان دانشگا هها و دانشجویان دوره دکتری برای تصحیح ورقه های امتحان و آن هم در زمان بسیار فشرده 35 تا 40 ساعت است. دانش آموز شرکت کننده در المپیاد جهانی فیزیک برای سه سوال نظری و یک سوال تجربی، به طور متوسط حدود 50 برگ کاغذ را پر می کنند. بنابراین گروه تصحیح می بایست حدود 20 هزار برگ امتحانی با حدود 50 زبان را در مدت کوتاه تصحیح کند و نمره دهد و سپس در بحث با سرپرستان هر کشور از نمره های داده شده دفاع کند.
مراسم افتتاحیه و اختتامیه دو رویداد مهم المپیاد جهانی فیزیک است که نمود برجسته ای دارد و می توان گفت به نوعی ویترین این رویداد جهانی است، زیرا بقیه فعالیتها کم و بیش در پشت صحنه اتفاق می افتد. در مراسم افتتاحیه دانش آموزان شرکت کننده با نظم خاصی روی صحنه آمده و نام کشورشان اعلام می شود. در این مراسم کشور میزبان فرصت خوبی برای معرفی خود از دیدگاه های مختلف دارد و با فیلم، نمایش، موسیقی، .... ضمن ارائه یک برنامه جذاب سعی می کند تاثیر مثبتی بر حاضران بگذارد. در این مراسم مجموعه ای از سخنرانی های کوتاه که یکی از آنها سخنرانی کلیدی برای گشایش المپیاد جهانی فیزیک را رسما اعلام می کند و نیز تعدادی برنامه هنری ارائه می شود.
کشور میزبان برای هر تیم دانش آموزی از یک کشور که اکثرا 5 نفر و گاهی کمتر است، یک راهنما در نظر می گیرد. سعی می شود راهنمای یک تیم دانش آموزی، به زبان آنها آشنا باشد، اما در مواردی که کسی آشنا به آن زبان در دسترس نباشد، راهنمای آشنا به زبان انگلیسی، فرانسه،.... برای آن تیم انتخاب می شود و با توجه به آموزش زبان خارجی در مدارس تمام کشورها، ارتباط راهنما با دانش آموزان با این زبان انجام می شود. راهنماها از اولین لحظه ورود تیم به ایران، تا آخرین لحظه ای که ایران را ترک می کنند، با دانش آموزان همراه خواهند بود و کاملا از آنها مراقبت می کنند تا هیچ مشکلی برای آنها پیش نیاید. این راهنماها که کم و بیش هم سن و سال دانش آموزان شرکت کننده در المپیاد فیزیک هستند، به سرعت با آنها خو می گیرند و چنان علاقه ای به هم پیدا می کنند که گاهی هنگام جداشدن از هم، همانند دوستان چند ساله متاثر می شوند و حتی دیده شده است گریه راه کلمات خداحافظی را بر انها می بندد. ثبت لحظه به لحظه المپیاد جهانی فیزیک به عنوان یک رویداد علمی- فرهنگی از اهمیت فراوانی برخوردار است. معمولا از تمام بخش ها عکس و فیلم گرفته می شود و اینترنت این فرصت را فراهم می آورد که بلافاصله هر کس در هر کجای جهان آن را ببیند و به ویژه آشنایان اعزام شدگان به المپیاد را از احوال آنان با خبر کند. به جز روز ورود تیم ها، در تمام روزهای بعد هر کس در اولین ساعات روز با یک نشریه روزانه که عمدتا تصویری است روبه رو می شود که تمام آنچه را که در روز قبل روی داده است در خود دارد. پس از پایان برگزاری المپیاد جهانی فیزیک و در یک فرصت چندماهه یک کتاب نیز منتشر می شود که در ان شرح کاملی از المپیاد برگزارشده ارائه می شود و معمولا در المپیاد سال بعد میان شرکت کنندگان توزیع می شود. در سالهای اخیر که فناوری ثبت تصویر گسترش پیدا کرده است، تهیه یک عدد دی.وی.دی نیز به کتاب اضافه شده است و به این ترتیب آیندگان می توانند با تماشای آن تصویر عینی تری از آنچه در گذشته روی داده است به دست آورند.
مسابقه المپیاد فیزیک در دو روز برگزار می شود، یک روز برای امتحان نظری و یک روز تجربی. در امتحان نظری سه سئوال طرح می شود که در مجموع چهار زمینه مختلف فیزیک دبیرستانی را پوشش می دهد. مدت امتحان پنج ساعت است. امتحان تجربی در روز دیگر برگزار می شود و در آن یک یا دو مسئله به دانش آموزان داده می شود. مدت این امتحان نیز پنج ساعت است. بین دو امتحان نظری و تجربی یک روز استراحت است. هر تیم از حداکثر پنج دانش آموز و دو مربی تشکیل می شود. دانش آموزان از دبیرستان یا هنرستان هستند و دانش آموزان مدارس عالی و دوره های فوق دیپلم پذیرفته نمی شوند. مربی ها اعضای مجمع عمومی هستند و در مجمع حق رای دارند. سئوالها به زبان خود دانش آموز به او داده می شود و دانش آموز نیز مسئله را به زبان خود حل می کند. به این ترتیب مدتی از وقت مربی صرف ترجمه سئوال ها و پاسخ ها می شود. نکته دیگر این که پس از تصحیح اوراق توسط گروه تصحیح که از کشور برگزار کننده است، مربی هر کشور حق دارد به نمره تیم خود اعتراض کنند. این اعتراض نیز در روز خاصی انجام می شود.
از نظر هزینه ها قاعده کلی این است: هزینهء سفر تمامی شرکت کنندگان یک کشور اعم از دانش آموز، مربی، ناظر، و میهمان توسط خود آن کشور پرداخت می شود. اما هر کشور از لحظه ورود به کشور میزبان تا لحظه خروج میهمان است یعنی هزینه های وی شامل اقامتگاه، غذا، رفت و آمد، گردش ها و غیره توسط کشور میزبان پرداخت می شود. اخیرا به واسطه هزینه سنگین برگزاری و قدرت مالی بسیاری کشورها، قرار شده است کشورهای شرکت کننده داوطلبانه مبلغی مشخص را به عنوان "حق شرکت" پرداخت کنند. به نظر می رسد این مبلغ کم کم از حالت داوطلبانه خارج و اجباری شود. تعداد کشورهای شرکت کننده در المپیاد فیزیک هر سال افزایش یافته است، به طوری که سال گذشته در المپیاد سنگاپور 82 کشور حضور داشتند. تعداد زیاد شرکت کننده، به علاوه هزینه تهیه وسایل امتحان تجربی که در آن همه دانش آموزان می بایست با وسیله ای یکسان امتحان دهند هزینه برگزاری المپیادها را بسیار بالا برده و برگزاری آن را بسیار دشوار کرده است. با توجه به این مسائل موضوع برگزاری المپیادهای منطقه ای مد نظر قرار گرفته است. این فکر جدید نیست و تا کنون المپیاد کشورهای ناحیه بالکان، المپیاد کشورهای ناحیه خلیج فارس، و المپیاد کشورهای آسیایی، هر یک در نواحی مربوط به خود برگزار شده است.
دکتر محمد سپهری راد، از دانشگاه شهید بهشتی، رئیس کمیته
دکتر محمدرضا اجتهادی، از دانشگاه صنعتی شریف، مسئول کمیته علمی
آقای حسین میرزایی، از وزارت آموزش و پرورش و رئیس باشگاه دانش پژوهان جوان
دکتر منصور وصالی، از دانشگاه تربیت معلم شهید رجایی، مسئول کمیته فوق برنامه
مسئول دبیرخانه: خانم ترانه شیمی
ارگان برگزار کننده: وزارت آموزش و پرورش
دکتر محمدرضا اجتهادی، دانشگاه صنعتی شریف (رئیس کمیته)
دکتر امید اخوان، دانشگاه صنعتی شریف
دکتر رضا عسگری، پژوهشگاه دانشهای بنیادی
آقای سید مهدی فاضلی، دانشجوی دکتری دانشگاه صنعتی شریف
دکتر فرهنگ لران، دانشگاه صنعتی اصفهان
دکتر سامان مقیمی عراقی، دانشگاه صنعتی شریف
دکتر ارشمیدس نهال، دانشگاه تهران
دکتر نیما همدانی رجاء، پژوهشگاه دانشهای بنیادی
المپیاد جهانی فیزیک مسابقه ای است بین المللی در فیزیک و برای دانش آموزان دبیرستانی. اولین این مسابقات در سال 1967 در ورشو (لهستان) برگزار شد. از آن تاریخ به بعد این المپیادها به جز سه سال (1973، 1978، و 1980) همه ساله در یکی از کشورهای جهان برگزار شده است.در این اولین المپیاد دعوتنامه برای کشورهای اروپای مرکزی ارسال شده بود و چهار تیم که عبارت بودند از بلغارستان، چکسلواکی، مجارستان، و رومانی این دعوت را پذیرفتند (با در نظر گرفتن دانش آموزان کشور میزبان، لهستان، پنج تیم در مسابقه حضور داشتند. ). در این المپیاد یک روز به امتحان نظری و یک روز به امتحان تجربی اختصاص داشت. نکته قابل توجه این بود که دانش آموزان می بایست صبر می کردند تا برگه های امتحانی آنها تصحیح شود. به این ترتیب دو روز وقت آزاد داشتند که برای آنها سفری تفریحی با هواپیما در داخل لهستان تدارک دیده شد. دومین المپیاد بلافاصله سال بعد در مجارستان ترتیب یافت. در این المپیاد به تعداد کشورهای شرکت کننده سه کشور آلمان شرقی، اتحاد جماهیر شوروی، و یوگسلاوی اضافه شده بود. در دومین المپیاد نیز مانند المپیاد اول تیم هر کشور از سه دانش آموز و یک سرپرست تشکیل می شد. در این المپیاد مجمع عمومی نیز تشکیل و اساسنامه برگزاری المپیادها تصویب شد. جالب این که با گذشت سال ها بنیان این اساسنامه هنوز تغییر نکرده است.
المپیاد سوم در 1969 در چکسلواکی، المپیاد چهارم در 1970 در اتحاد جماهیر شوروی، و المپیاد پنجم سال بعد در بلغارستان برگزار شد. در این المپیاد اخیر بود که تعداد دانش آموز شرکت کننده برای هر تیم به پنج نفر ارتقاء یافت. از المپیاد ششم که در 1972 در رومانی برگزار شد برای اولین بار کشورِِِی غیر اروپایی یعنی کوبا و کشوری از اروپای غربی یعنی فرانسه نیز شرکت کردند. گرچه تعداد کشورهای شرکت کننده در المپیادها افزایش یافته بود اما متأسفانه هیچ کشوری میزبانی المپیاد سال 1973 را نپذیرفت و در حالی که احساس می شد برگزاری این المپیادها از بین می رورد لهستان پذیرفت بار دیگر میزبان المپیاد 1974 باشد. لهستان در این سال برای اولین بار از تیم کشور آلمان غربی نیز برای حضور در المپیاد دعوت کرد. میزبان المپیاد سال 1975 آلمان غربی بود. در این سال در مجمع عمومی تغییراتی در اساسنامه المپیاد به تصویب رسید. مهمترین این تغییرات یکی کم کردن تعداد پرسشهای امتحان نظری از چهار سئوال به سه سئوال بود؛ دیگری کم کردن تعداد زبان های مورد استفاده از چهار زبان روسی، انگلیسی، آلمانی، و فرانسوی، به تنها دوزبان روسی و انگلیسی بود؛ و سومین تغییر قراردادن یک روز استراحت میان امتحان نظری و عملی برای دانش آموزان بود. در سالهای 1975، 1976، و 1977 المپیاد به ترتیب در کشورهای آلمان شرقی، مجارستان (برای بار دوم)، و چکسلواکی (برای بار دوم) برگزار شد.
رصد گران آماده باشید
شما می توانید با عکاسی و رصد وستا و سرس به ماموریت
طلوع کمک کنید
دست به کار شوید. حتی با ساده ترین وسائل هم می توانید در این طرح شرکت کنید. کدام طرح ؟ رصد سیارک وستا و سرس. همان طور که در خبرها شنیده اید، فضاپیمای طلوع تا چندی دیگر سفر خود را به سوی کمربند سیارک ها، آغاز می کند. به علت اینکه این فضاپیما در طول ماموریت خود، وستا و سرس را هدف تحقیقات قرار می دهد، مسئولان طرح باید اطلاعات بسیار دقیقی از این دو سیارک کسب کنند. اینجاست که پای رصدگران چه آماتور و چه حرفه ای، به میان می آید. منجمان، باید در طی شبهای متوالی به رصد وستا و سرس بپردازند و نتایجی را که به دست می آورند برای مسئولان طرح فضاپیمای طلوع، بفرستند.
در این طرح، رصدگران به دو دسته تقسیم می شوند : دسته اول کسانی هستند که با ابزار رصدی و دوربین عکاسی که در اختیار دارند به عکاسی از این دو سیارک می پردازند. آنها طی شبهای متوالی از وستا و سرس عکسبرداری می کنند و سپس با منطبق کردن تصاویر بر روی هم، حرکت ظاهری این دو سیارک در آسمان را شناسایی می کنند. رصدگران دسته دوم افرادی هستند که دوربین عکاسی در اختیار ندارند، اما با ابزار رصدی خود به مشاهده این دو جرم می پردارند. آنها هم، می توانند با به تصویر کشیدن منظره ای که از درون چشمی تلسکوپ و یا دوربین دوچشمی مشاهده می کنند، به مسئولان طرح کمک کنند. اگر دوست دارید که یکی از صدها رصدگری باشید که در این طرح فعالیت می کنند، ولی اطلاعات زیادی درباره نحوه عملکرد ندارید، اینجا را کلیک کنید.
اصطلاحات نجومی
مقیاسها در آسمان
افراد مبتدی اغلب
برای توصیف
فواصل در اسمان
دچار مشکل
میشوند. شما هم
ممکن است در
گفتگویی مانند این
گفتگو گرفتار شده
باشید:
«آن دو ستاره را میبینی؟ همان دو ستاره که تقریباً ۸ اینچ از هم فاصله
دارند؟
بله، اما بهنظر من ۶ فوت از هم فاصله دارند.»
شکلی که اینجا وجود داشت این بود که فواصل را در آسمان نمیتوان با
مقیاسهای خطی مانند فوت یا اینچ بیان کرد. روشی که برای اینکار
وجود دارد، فاصله زاویهای است.
ستارهشناسان ممکن است بگویند که دو ستاره از هم ده درجه ( ْ۱۰)
فاصله دارند. این به آن معناست که اگر از چشم شما بههر یک از آن
ستارهها، خطوطی رسم شوند، آن دو خط بهرأس چشم شما یک زاویه ْ
۱۰درجه تشکیل میدهند. خیلی ساده!
مُشت خود را در طول بازویتان قرار دهید و از پشت آن با یک چشم خود
نگاه کنید. مشت شما از یک سو تا سوی دیگر تقریباً ْ۱۰ از آسمان را
میپوشاند. نوک انگشت در طول بازو، حدود ْ۱ را میپوشاند. عرض
خورشید و ماه هرکدام ْ۲/۱ است. طول ملاقه دباکبر ْ۲۵ و از افق تا
نقطه بالای سر (سرسو، سمتالرأس) هم ْ۹۰ است.
فاصله زاویهای، تقسیمات کوچکتری هم دارد. یک درجه از ۶۰ دقیقه
قوس و هر دقیقه قوس هم از ۶۰ ثانیه قوس تشکیل شده است.
اگر دو جسم با فاصله یک ربع درجه از هم ظاهر شوند، ستارهشناسان
ممکن است آن را بهصورت ۱۵ دقیقه قوس یادداشت کنند
(بهاختصار َ۱۵). پُرنورترین سیارهها معمولاً فقط با جدایی زاویهای چند
ده ثانیه قوس از زمین دیده میشوند.
یک تلسکوپ ۵ اینچ میتواند جزییاتی را با جدایی زاویهای ۱ ثانیه قوس
( ً۱) مشخص کند. این مقدار، پهنای یک سکه یک پِنی است که از فاصله ۴
کیلومتری دیده شود (۵/۲ مایل).
مختصات در آسمان
آسمان شب از زمین،
مانند گنبد عظیمی
بهنظر میآید که
ستارهها بهسطح
داخلی آن چسبیدهاند.
اگر زمین زیرِ پای ما
ناپدید میشد، آنگاه
میتوانستیم ستارگان را
در هر سوی خودمان
ببینیم (و احساس
هیجانانگیز معلق بودن
در مرکز یک کره پهناور و پُرستاره را تجربه کنیم).
ستارهشناسان موقعیت ستارهها را بهوسیله موضعی که آنها روی کره
آسمان دارند، تعیین میکنند. زمین را درحالی که در مرکز کره آسمان
معلق است، مجسم کنید و مدارهای طول و عرض جغرافیایی را روی آن
تصور کنید، آنها را بهسمت خارج باد کنید تا روی سطح داخلی کره
آسمان قرار بگیرند. حالا این مدارها صفحه مختصاتی را روی آسمان
فراهم آوردهاند که موقعیت هر ستارهای را مشخص میکند. همانگونه
که طول و عرض جغرافیایی موقعیت هر نقطه روی زمین را مشخص
میکنند. در آسمان، عرض جغرافیایی، «میل» و طول جغرافیایی،
«بُعد» نامیده میشود. اینها مختصات استاندارد آسمان هستند.
میل بهدرجه، دقیقه قوس و ثانیه قوس شمالی (+) و یا جنوبی (-) از
استوای سماوی، تقسیم میشود. بُعد با درجه تقسیمبندی نشده
است، بلکه بهساعتها (h)، دقیقهها (m) و ثانیههای زمانی (s)، از
۰ تا ۲۴ ساعت تقسیم میشود.
ستارهشناسان این تنظیم را سالها پیش وضع کردند، زیرا زمین هر دور
کامل بهدور خودش را در حدود ۲۴ ساعت کامل میکند. بنابراین کره
آسمان، با صفحه مختصات ثابتی که روی آن قرار دارد، بهنظر میآید که
تقریباً هر ۲۴ ساعت یک دور کامل را میپیماید.
ولی تغییرات کوچکی هم وجود دارند. مختصات سماوی یک ستاره بعد از
گذشت سالها، بتدریج تغییر میکند که این تغییرات از تغییر جهت
آهسته محور زمین در فضا که حرکت تقویمی نام دارد، ناشی میشود.
زمانی که بُعد و مِیل در کتابها و اطلسها داده میشوند، شما اغلب
تاریخ سالی مانند ۲۰۰۰.۰. را ضمیمه آنها مشاهده میکنید (لفظ ۰..
بهمعنای زمان آغاز سال است: نیمه شب اول ژانویه). این تاریخ زمانی
است که تا آن هنگام، مختصات داده شده صحیح هستند. برای بیشتر
اهداف آماتوری، این میزان تصحیح، چون خیلی ناچیز است، زیاد مهم
نیست.
درخشندگی
درخشندگی یک ستاره (یا هر چیز دیگری در آسمان) قدر نامیده
میشود. شما با این اصطلاح زیاد مواجه خواهید شد. روش قدرسنجی
حدود ۲۱۰۰ سال پیش آغاز شد، یعنی زمانی که ستارهشناس یونانی،
ابرخُس، ستارهها را بهردههای درخشندگی تقسیم کرد و پُرنورترین
ستارهها را «قدر اول» نامید که بهسادگی، «بزرگترین» معنی میدهد.
ستارههایی را که کمی کمنورتر بودند، «قدر دوم» نامید، یعنی دومین
مرتبه بزرگی و بههمین ترتیب تا کمنورترین ستارههایی که میتوانست
ببیند و آنها را قدر ششم نامید.
با اختراع تلسکوپ، رصدگران میتوانستند ستارههای حتی کمنورتر را
هم ببینند. بهاینگونه قدرهای ۷، ۸، و ۹ هم اضافه شدند. امروز
دوربینهای دوچشمی میتوانند ستارههایی از قدر ۹ و تلسکوپهای ۶
اینچ آماتوری قدرهای ۱۲ و ۱۳ را هم نشان دهند. تلسکوپ فضایی هابل
ستارگانی از قدر ۳۰ را هم دیده که تقریباً ۱۰ میلیارد بار کمنورتر از
کمنورترین ستارههایی هستند که با چشم غیرمسلح قابل مشاهدهاند.
در سوی دیگر این مقیاس، بهنظر میآید که بعضی از ستارههای قدر
اول ابرخس، بسیار پُرنورتر از بقیه هستند. برای اصلاح این موضوع، این
مقیاس حالا اعداد منفی را هم دربر میگیرد. وِگا (Vega) از قدر صفر و
شباهنگ، پُرنورترین ستاره آسمان از قدر ۴/۱– میدرخشند. زهره حتی
از این هم درخشانتر است و معمولاً از قدر ۴- میدرخشد. ماه کامل هم
از قدر ۱۳- و خورشید هم از قدر ۲۷- میدرخشد.
فواصل
زمین در هر سال یکبار
بهدور خورشید میگردد و
فاصلهاش از خورشید
بهطور میانگین ۱۵۰ میلیون
کیلومتر یا ۹۳ میلیون مایل
است. این فاصله یک
واحدنجومی نامیده
میشود که یک واحد
سودمند و قابل استفاده برای اندازهگیری فواصل در منظومه شمسی
است.
فاصلهای را که نور در مدت یک سال طی می کند، یک سال نوری نامیده
میشود (یک سال نوری برابر است با ۵/۹ تریلیارد کیلومتر یا ۹/۵
تریلیارد مایل یا ۶۳۰۰۰ واحدنجومی).
بهاین نکته توجه کنید که سال نوری مقیاسی برای فاصله است نه
زمان... درست مانند کیلومتر یا مایل. بیشتر ستارگان پُرنور آسمان بین
چند ده سال نوری تا چند هزار سال نوری از ما واقع شدهاند.
نزدیکترین ستاره بهما، یعنی آلفا-قنطورس، فقط ۳/۴ سال نوری از ما
فاصله دارد. کهکشان آندرومدا، نزدیکترین کهکشان بزرگ در آن سوی
راهشیری، ۵/۲ میلیون سال نوری از ما فاصله دارد.
ستارهشناسان حرفهای اغلب از واحد دیگری هم برای بیان فواصل بزرگ
استفاده میکنند که پارسک نام دارد. یک پارسک برابر است با ۲۶/۳
سال نوری (در اینجا چیزیی که شما را واقعاً شگفتزده میکند، این
است که یک پارسک فاصلی ما از ستارهای است که بههنگام حرکت
زمین بهاندازه IAU بهدور خورشید، اختلاف منظری برابر یک ثانیه قوس را
نسبت بهپسزمینه ستارگان داشته باشد).
یک کیلو پارسک برابر ۱۰۰۰ پارسک و یک مِگاپارسِک یک میلیون پارسک
است.
خیلی سخت نبود، اینطور نیست!
موفق باشید
با آسمانی پر ستاره