THIS ABYSM CITY SKY

SPACE & ASTRONOMY & SKY

THIS ABYSM CITY SKY

SPACE & ASTRONOMY & SKY

درخشندگی سطحی

        درخشندگی سطحی

 

در طی اولین سال های رصد کم تر پیش می آید که رصدگری با واژه ی درخشندگی سطحی آشنا باشد.این سنجش کمی روشنایی برای رصدگران اجرام اعماق آسمان بسیار مهم است،اما بسیاری از فهرست ها مانند فهرست مسیه و اجرام NGC این مورد را ذکر نمی کنند.البته درخشندگی سطحی را نمی توان به تنهایی برای ارزیابی روشنایی یک جسم به کار برد بلکه مکمل قدر داده شده ی یک جسم است.
 

درخشندگی سطحی را می توان میزان درخشندگی جسم بر واحد مساحت آن تعریف کرد یا به عبارت دیگر آن را میتوان قدر ستاره بر مجذور دقیقه یا ثانیه قوسی بیان کرد.بیشتر کهکشان های قابل رصد توسط آماتورها دارای درخشندگی سطحی ای در حدود 13.5 هستند که به این معناست که هر دقیقه قوسی مربع از یک کهکشان به روشنی یک ستاره قدر 13.5 است.برای درک بهتر میزان نور آن بهتر است تلسکوپتان را به سوی یک ستاره قدر 13.5 نشانه روید و سپس آن را طوری فوکوس کنید که به اندازه ی یک دقیقه قوس کشیده شود.برای پیدا کردن اجرام در چشمی تلسکوپ باید به یاد داشته باشید که بیشتر اجرام قابل توجه اعماق آسمان دارای درخشندگی سطحی ای در حدود 12.5 اند.

 

مفهوم درخشندگی سطحی بسیار ساده است و می توان آن را با این مثال ساده به خوبی توضیح داد.فرض کنید که شما نور چراغ قوه را روی دیوار انداخته اید،این کار باعث ایجاد دایره ای از نور با اندازه و درخشندگی مشخصی خواهد شد.اکنون چند قدم از دیوار فاصله بگیرید،متوجه خواهید شد که چگونه دایره ی نور بزرگ تر می شود در حالی که درخشندگی آن به طور قابل توجه ای کاهش می یابد.این آزمایش ساده نشان می دهد که اگر چه مجموع نور خروجی از چراغ قوه ثابت باقی مانده است اما درخشندگی سطحی آن (دایره ی نور روی دیوار) به دلیل میزان نوری که اکنون بر سطح بزرگتری پراکنده شده است کاهش یافته است.

 

تجربه ی عملی دیگری که برای درک بهتر درخشندگی سطحی با کمک تلسکوپتان می توانید انجام دهید این است که تلسکوپ را به سوی یک ستاره ی نسبتا پر نور نشانه روید و سپس شروع به تغییر فوکوس تصویر کنید، متوجه خواهید شد که هر چه ستاره بیشتر و بیشتر از فوکوس خارج می شود بزرگ تر و کم نور تر می شود ، در نهایت به این نتیجه می رسید در حالی که تصویر ستاره در میدان دید بسیار بزرگ است تقریبا غیر قابل مشاهده است.البته قدر ستاره هیچ تغییری نکرده است بلکه فقط درخشندگی سطحی آن را با پراکنده کردن مجموع نور آن در یک ناحیه بزرگ تر کاهش داده ایم. 

                                              M57 و M31 از پشت چشمی تلسکوپ

 

 

فهرست مسیه چندین جرم مشکل به دلیل درخشندگی سطحی کم آنها دارد که رصدگران پس از گذراندن مدت زمانی در پشت چشمی به مشکل بودن آنها معترف می شوند.به طور مثال M74 که توسط بسیاری از رصد گران به عنوان مشکل ترین جرم مسیه نام برده می شود،از قدر نسبتا درخشان 9.4 است اما به دلیل اندازه 12*12 دقیقه قوسی آن ،درخشندگی سطحی آن حدود 14.2 است و این به این معنی است که هر دقیقه قوس مربع از مساحت آن به روشنی یک ستاره قدر 14.2 است.برای مقایسه،NGC4431 که یک کهکشان قدر 12.9 در صورت فلکی سنبله با اندازه ی کوچک 1.0*1.7 دقیقه قوس را در نظر بگیرید که اندازه ی کوچک آن درخشندگی ظاهری آن را به 13.5 می رساند که پرنورتر از M74 است!

 

 

بنابراین بسیاری از اجرام مسیه و فهرست NGC هستند که دارای قدر کمی هستند اما به دلیل اندازه کوچکشان دارای درخشندگی بالایی اند.مثالی دیگر در این رابطه،سحابی حلقه،M57،در صورت فلکی شلیاق است.این سحابی سیاره ای قدر 9 تنها 1.0*1.3 دقیقه قوس است و به خاطر مجموع نور خروجی که در ناحیه کوچکی متمرکز شده است از درون تلسکوپ به خوبی قابل مشاهده است.اکنون M57 را با سحابی هلیکس NGC7293 در صورت فلکی دلو مقایسه کنید.در ابتدا ممکن است این طور به نظر آید که سحابی هلیکس به خاطر قدر 6.3 اش نسبت به M57 آسانتر مشاهده خواهد شد اما بعد از چک کردن اندازه نسبتا وسیع آن که 12*16  دقیقه قوس است در می یابیم که رصد آن بسیار مشکل است و نیاز به آسمانی بسیار تاریک خواهد بود.

 

آیا تمام مطالب بالا به این معناست که می توان داده های قدر یک جرم را نادیده گرفت و تنها به درخشندگی سطحی آن متکی بود؟متاسفانه موضوع به این سادگی نیست و احتمالات مختلفی در میان است.یک کهکشان ممکن است بسیار وسیع باشد که به این معناست که باید در انتظار درخشندگی سطحی کمی باشیم اما کهکشان ممکن است دارای هسته ای بسیار پرنور باشد و این نشان می دهد که اگر چه ما برای دیدن تمام کهکشان کار دشواری خواهیم داشت اما قادر به تشخیص آن به خاطر هسته ی درخشانش خواهیم بود.یک مثال جالب در این مورد M31 کهکشان امراة المسلسله است که دارای قدر  3.4 است اما درخشندگی سطحی آن به دلیل اندازه 140*178  دقیقه قوسی آن تنها 13.5 است.

 
 

 

آنچه در این مقاله آمده است تنها یک توضیح مختصر در باب درخشندگی سطحی است زیرا که بحث در این باره بسیار پیچیده است و حتی شامل واکنش های مختلف  چشم انسان در برابر نور در طول موج ها و رنگ های متفاوت است.بنابراین اگر کسی از شما خواست که UGC9749 که یک کهکشان از قدر 10.9 در دب اصغر است را پیدا کنید بدون اطلاع از درخشندگی سطحی آن حتی به فکر سوار کردن تلسکوپتان هم نیافتید زیرا این جرم به ظاهر ساده دارای درخشندگی سطحی 17.8 است!

بیچاره داشت مشهور می شد البته به خاطر خودش بود که این طور شد

 فضانوردی که در آستانه مشهور شدن بود

فضانوردی که غرور او را از بین برد

در سال 1960 یک گروه 20 نفره پس از معاینات بسیار از میان خلبانان زبده شوروی برای سفر به فضا انتخاب شدند . از میان این گروه 13 تن بعد‌ها به فضا راه یافتند و مردم دنیا با نام آنان آشنا شدند اما 7 نفر باقیمانده سال‌ها در پرده ابهام باقی ماندند. از میان این 7 تن یکی از همه بدشانس‌تر بود و سرنوشت بسیار تلخی داشت. در یک شبانگاه مسکو "گریگوری نلیوبف" و دو تن از دوستان فضانوردش به نام‌های "مارس رافیکف" و "ایوان آنیکیف" که مخفیانه دمی به خمره زده بودند در یک حادثه با پلیس درگیر شدند. هر سه مست بودند و نلیوبف پلیس را مضروب کرد. پس از آن که مقامات امنیتی دخالت و آنان را از زندان آزاد کردند. نلیوبف جزو سه نفر اولی بود که باید به فضا سفر می کرد و بر اساس طبقه بندی آن زمان عضو علی‌البدل گاگارین برای اولین سفر به فضا محسوب می‌شد. "سرگئی کارالیف" سرپرست وقت کیهان‌نوردی شوروی از این فضانورد خواست که برای عذرخواهی با پلیس مضروب ملاقات کند. نلیوبف که نسبت به جایگاه خود اطمینان داشت حاضر به این کار نشد و در نهایت کارالیف به او دو راه پیشنهاد کرد: عذر خواهی یا اخراج از گروه کیهان نوردان. نلیوبف زیر بار عذرخواهی نرفت و از گروه استعفا داد. دو همکارش که در جریان شرکت داشتند تهدید کردند که اگر او از جمع فضانوردان اخراج شود آنان نیز گروه را ترک خواهند کرد. کارالیف دستور اخراج هر سه نفر را صادر نمود. 

 
تصویر نلیوبف به طور کلی از تصویر سمت راست حذف شده است !
                                                      

به این ترتیب این سه تن گروه را ترک کردند و چهره‌های آنان نیز از عکس‌ها حذف شد ! نلیوبف سخت سرخورده شده بود و شروع به تمرد در کار کرد.  سرانجام در اثر کارشکنی‌های بسیار، او را به یک پادگان نظامی در خاور دور شوروی اعزام و در حقیقت تبعید کردند. این موضوع برای نلیوبف که روزی در آستانه رسیدن به شهرت جهانی بود، سخت گران آمد و اثر نامطلوبی بر وی گذاشت  تا آنجا که به یک دائم‌الخمر تبدیل شد. بالاخره یک روز در حالی که به شدت  مست بود ماشینش در منطقه‌ای ممنوعه از راه‌آهن متوقف شد (و شاید متوقف کرد) و بر اثر تصادف با قطار ار بین رفت. مسئولان وقت اتحاد جماهیر شوروی که به کیهان‌نوردی همچون ابزار تبلیغاتی مؤثری نگاه می‌کردند، حضور نام فردی همچون نلیوبف را در لیست پرافتخار پیشتازان سفر به فضا تحمل نکرده و هرگونه اثری از وی را در فعالیتهای فضایی این کشور پاک کردند. ‌امروز بر روی سنگ قبر نلیوبف هیچ اثری از افتخارات گذشته وی به چشم نمی‌خورد و به این ترتیب کسی که می‌رفت تا نامش بعد از گاگارین و تیتف با افتخار در تاریخ فضانوردی ثبت شود به دلیل غرور بیجا بکلی حذف شد. سال‌ها بعد عکس‌های سانسور نشده ‌او منتشر گردید و مشخص شد که چگونه او را حتی در عکس‌ها هم حذف کرده بودند.

                    

زحل و قمر هیپریون

دنیای متخلخل هیپریون

دانشمندان پروژه کاسینی اطلاعات جدیدی درباره ظاهر
 
غیرعادی هیپریون (یکی از قمرهای زحل) بدست آوردند. این
 
 اطلاعات شامل دهانه ها و گودال های فنجان مانند این قمر نیز
 
 می شود.
 
دانشمندان پروژه کاسینی اطلاعات جدیدی درباره ظاهر غیرعادی هیپریون (یکی از قمرهای زحل) بدست آوردند. این اطلاعات شامل دهانه ها و گودال های فنجان مانند این قمر نیز می شود. این دهانه ها مملو از هیدروکربن هستند و میتوانند دید وسیعی را درباره مواد شیمیایی منظومه شمسی به ما بدهند. مواد شیمیایی که حیات را به وجود آوردند و یا مواد اولیه ای که منظومه شمسی را تشکیل داده اند.
به نظر می رسد یکی از عوامل تعیین کننده در تشکیل ظاهر متخلخل هیپریون چگالی بسیار کم آن است . دانشمندان پروژه با مقایسه عکس ها و اطلاعات بدست آمده از هیپریون طی سه سال گذشته این مطلب را تایید کرده اند.
سطح این قمر پر از دهانه های بزرگ و متوسط است.«دکتر پیتر توماس» (Peter Thomas) از اعضای تیم تحقیقاتی می گوید: «نقشه برداری دقیق از سطح این قمر نشان می دهد که ظاهر عجیب هیپریون به علت تقارب (هماهنگی) برخی عوامل متناوب در آن است.»
از نتایج رویارویی بسیار نزدیک کاسینی و هیپریون در سپتامبر ۲۰۰۵ اندازه گیریهای دقیق جرم و اندازه این قمر بود که نشان داد چگالی این قمر کمی بیشتر از نصف چگالی آب است.

دنیای متخلخل هیپریون

رنگ آبی: یخ آب - رنگ قرمز: یخ دی اکسید کربن (یخ خشک) - رنگ بنفش: آب به علاوه دی اکسید کربن - رنگ زرد: ترکیبی از دی اکسید کربن و ماده ای نامعلوم


«نیکلو ریپاپورت» ( Nicole Rappaport) سرپرست تیم تحقیقاتی می گوید: «پرواز کاسینی در نزدیکی این قمر به ما این امکان را داد تا بتوانیم انحنای مدار کاسینی را اندازه بگیریم. با مقایسه این مقدار با اندازه پیش بینی شده توانستیم محاسبات دقیقی را روی چگالی آن انجام دهیم.»
نخستین تحقیقات در سطح هیپریون گمان ها را به سوی ماده ای تیره برد، به طوریکه همگان بر این باور بودند ماده ای تیره رنگ در درون دهانه های سطح این قمر انباشته شده است، نور خورشید آن ها را گرم می کند و باعث می شود که بیشتر به درون این قمر نفوذ کند. در حالیکه تحقیقات جدید نشان می دهد چگالی کم سیاره و در نتیجه گرانش کم آن باعث می شود شکل دهانه های این قمر با اجرام چگالتر منظومه شمسی متفاوت باشد.
«دال کروکشانک» ( Dale Cruikshank) از دانشمندان علوم سیاره ای ناسا توضیح داد: «مواد اصلی تشکیل دهنده هیدروکربن ها هستند. هیدروکربن ها از اتمهای کربن و هیدروژن تشکیل شده است و در دنباله دارها، شهابسنگ ها و غبار میان ستاره ای نیز یافت می شود. این مواد هرگاه به صورت یخ زده باشند و در معرض نور فرابنفش قرار گیرند مولکول های جدیدی را درست می کنند که در علم زیست شناسی اهمیت بسیار دارند. باید توجه داشت که این به معنی یافتن حیات نیست بلکه نشان دهنده آن است که مواد شیمیایی اساسی برای حیات در کل جهان پراکنده است.»
نقشه برداری از سطح قمر نشان می دهد که در آن آب یخ زده وجود دارد اما آنچه در بررسی های جدید مورد توجه است وجود یخ خشک یا دی اکسید کربن در این قمر است که با پیوندهایی خاص با دیگر مولکول ها و به صورت مخلوط یافت می شود. همچنین در محدوده ای دیگر کریستال های یخ به شکل بلورهای یخ در سطح زمین دیده می شود.
کروکشانک افزود: «یخ های هیپریون به صورت مخلوطی از یخ آب و غبار مواد آلی است و حضور یخ خشک بسیار محسوس. البته باید توجه کرد که یخ این هیدروکربن خالص نیست و با مولکول های دیگر پیوند برقرار کرده است. داده های فضاپیمایی پیشین از دیگر قمرهای زحل و مشتری نیز وجود چنین ترکیباتی را تائید کرده بود به همین دلیل ما تصور می کنیم که دی اکسید کربن طی یک دوره بلند مدت از سطح قمرهای بخار شود اما از طرفی به نظر می رسد دی اکسید کربن با تشکیل پیوند و به صورت یخ زده پایدارتر است.»
«کارولین پروکو» از سرپرستان تیم تحقیقاتی می گوید: «در حال حاضر همگان در صدد پی بردن به فرایند تشکیل سیاره های مختلف هستند و تحقیقات اخیر یکی از نمودهای تجربی این هدف است.»

هلال رجب

امشب شاهد در آمدن هلال ماه رجب سال ۱۴۲۸قمری

 خواهیم بود و شاهد زحمات بسیار زیاد گروه

رصدی هلال ماه خواهیم بود 

شما هم سعی خودتون رو بکنید شاید توانستید بعدها

 در این گروه رصدی بزرگ جای بگیرید

عکسی هست از هلال ماه توسط یه فرد غیر ایرانی گرفته

شده که نمی دونم کیه!

این عکس هم یکی از بچه های گروه رصد هلال ماه ایران گرفته

 

 

        موفق باشید و سر بلند

آسمان با مهمان هایش

مهمانی آسمانی

در شامگاه ۲۲ تیر ماه،‌ناهید و کیوان و قلب الاسد در کنار هم منظره زیبایی را در افق غربی آسمان پدید می‌آورند. شامگاه ۲۵ تیر ماه ماه هم به این مهمانی می‌پیوندد.
مقارنه ها از پدیده های زیبای آسمانی هستند، فقط کافی است تصور کنید که آسمان چگونه اجرامی را که میلیونها میلیون کیلومتراز هم فاصله دارند، را در کنار یکدیگر می نشاند.
این شبها اگرپس از غروب خورشید،به افق غربی نگاه کنید، مثلث نجومی زیبایی را میبینید. سیاره کیوان که حدود ۲هقته پیش در کنار زیبای
شامگاه ۲۲ تیر ماه
منظومه خورشیدی، زهره می درخشید، به همراه زهره و دل تپنده شیر آسمان تشکیل متساوی الساقین زیبایی را داده اند.
اوج این مقارنه را می توانید، شامگاه ۲۲تیر شاهد باشید.زهره از قدر۴.۳-و قلب الاسد ازقدر ۱.۳ که قاعده این مثلث را به اندازه ظاهری۱.۴ درجه تشکیل داده اند، ودر راس این مثلث زحل از قدر .۵، به فاصله حدود۶.۲ درجه از قاعده کوچک دیده می شوند.
شامگاه ۲۵ تیر ماه

دراین میان جای روشنایی بخش آسمان شب خالی است. هلال۲ روزه ونازک ماه نیز شامگاه ۲۵ تیر به این جمع اضافه میشود؛ داس مه نو به فاصله حدود ۲.۳ درجه از زحل و ۹.۵ درجه از ناهیدو آلفا اسد، لحظات به یادماندنی را خلق می کند.

نامه ای سر گشاده

 

بابک امین تفرشی به همه دوستداران نجوم در ایران

نامه‌ای سرگشاده نوشته و بعضی ها باید واقعا از این کارهایی

که کردند درس بگیرند

دیدگاه، نگرانی‌‌ها و پیشنهادهای سردبیر‌ ماهنامه نجوم درباره برخی نگرش‌های نادرست در جامعه نجوم ایران
بابک امین‌تفرشی
 
سلام به جامعه نجوم ایران
در ماه‌های اخیر نوشته‌ها و اخباری را خوانده یا شنیده‌ام که حاکی از فعالیت هدفدار و ریاکارانهٔ گروهی است برای آشفته‌کردن جامعه نجوم ایران و گرفتن ماهی از این آب گل‌آلود. در این راه، که به ویرانه‌سرای حسادت و دروغ می‌رود این گروه شیوه‌ای را بهتر از تهمت و اهانت به چهره‌های شناخته‌شدهٔ نجوم ایران و شایعه‌‌سازی دربارهٔ مراکز تاثیرگذاری مانند ماهنامه نجوم نیافته‌است. برایم پیدا نیست که در برکهٔ کوچک نجوم ایران برای صید کدام نهنگ دست و پا می‌زنند. این جمع ناخرد برای رسیدن به گنج خیالی شهرت و حضور در برنامه‌ای تلویزیونی به هر دری می‌زنند و حتی حاضر به سوزاندن نهال سبز نجوم ایران‌اند که پس از قرن‌ها دوباره جان گرفته است. تاریخ چه خواهد گفت؟ برایم پیدا نیست که آیا ما به دنبال زیبایی‌های آسمان‌شب و شناخت این کیهان بی‌کران‌ایم که از ذره ذره بی‌آلایش این طبیعت، عشق و فروتنی و کوچکی خود را بیابیم، یا با تخریب دیگران رخ دورویی نشان دهیم و از خود ستایش کنیم. آیا به دنبال نجوم آمده‌ایم یا تشنه رقابت، قلمرو، جنگ و تخریب‌ایم؟ چنین چیزهایی در نجوم و آسمان شب وجود ندارد. اگر اینها را جستجو می‌کنیم اشتباه آمده‌ایم. جای دیگری را در این جامعه برای خراب‌کاری‌های خود جستجو کنیم. جامعه نجوم آن قدر کوچک و جوان هست که حتی با چند میوه خراب نیز آشفته شود. باور کنید که در جمعی که پر از حرفها و تهمت‌های پنهانی شود، آنها که به دنبال محیطی آرام و علمی آمده‌اند ما را به سرعت با خاطره‌ای تلخ ترک می‌‌کنند. باور کنید با این تفکر که «هر جا من نباشم بد است» به هیچ جا نمی‌رسیم.

شاید حاشیه‌سازی و دروغ را در بخش‌های دیگر جامعه، که مقام و مقاصد اقتصادی کلان مطرح است، بتوان طبیعی دانست که این ذائقه تلخ بشر تا پیش از فرهیختگی است. اما در دنیای نجوم که همه از علم، زیبایی معنوی، دوستی، صلح و آسمانی بی‌مرز برای تمام بشریت سخن می‌گویند، دروغ و دورویی را نا‌به‌جا می‌دانم. این دو از هر دری که آمده‌اند عشق و صداقت از در دیگر گریخته است. تاب دیدن چنین روزی را در جامعه نجوم ندارم. اگر بدانم که این خراب‌کاری‌های زیرکانه و پنهانی این افراد نادان، حسادتی است که از تلاش‌ها و پیشرفت‌های بنده و امثال من در نجوم سرچشمه‌ می‌گیرد، فکری به حال خود و تغییر روند کاریم خواهم کرد تا از این گفته‌های ناعادلانه کاسته شود.

پایان سکوت
چنان با کار در بطن نجوم مشغولم و شب و روز می‌نویسم که نه فرصتی برای حاشیه‌ دارم نه تمایلی. حدود ۱۴ تا ۱۵ ساعت کار متوسط روزانه رمقی برای این جدال‌ها باقی نمی‌گذارد و متاسفانه گروه نادانی که از سر خودخواهی تهمت می‌زنند، این موضوع را خوب می‌دانند. از یک سو باید به تعهدات خود در عرصهٔ بین‌المللی بپردازم (همکاری با وب‌سایت و نشریه اسکای‌اند تلسکوپ و انجمن‌های بین‌المللی پاسفیک، آسمان تاریک، منجمان بدون مرز ، و سرپرستی پروژه TWAN)، از سوی دیگر در نقش سردبیر ماهنامه‌نجوم با دغدغه‌های شبانه‌روزی انتشار این نشریه و به‌روز رسانی وب‌سایت آن همراه باشم. از یک سو به همکاری با مراکزی چون انجمن نجوم ایران، فرهنگستان زبان و مرکز نشر دانشگاهی مشغول باشم و از سوی دیگر به ای‌میل‌های سوال و درخواست راهنمایی از منجمان آماتور سراسر کشور پاسخ دهم. از یک سو به آموزش نیروهای تازه برای گسترش و ادامه این فعالیتها مشغول باشم و از سوی دیگر به تعهد خود در نوشتن کتابها و مقاله‌های نجومی عمل کنم.

تاکنون درباره‌‌ام به بی‌انصافی بارها گفته‌اند و سکوت کرده‌ام. روزی از استاد و دوست عزیزم محمد باقری شندیم که «بچه‌های شرور سنگ را به قطاری پرت می‌کنند که تند از کنار آنها می‌گذرد، قطاری ثابت و ازکارافتاده طبیعی است که کسی را تحریک نمی‌کند.» برای انجام‌دادن کارهایی که در دست داشتم مثل همه آنهایی که در این مرز و بوم کار می‌کنند، تلاش کردم،‌ عرق ریختم و دانش آموختم. نه حق خود می‌دانم که پاداش بگیرم، قدردانی شوم یا قهرمان خوانده شوم. دل‌سپردن به نجوم به قدر کافی سیرابم می‌کند که به دنبال پاداش نباشم. اما چرا حرمت‌شکنی و ناسپاسی می‌شود؟ شاید وقتی هدف چنین رفتاری فقط خود من باشم با آن کنار بیایم اما وقتی هدف این دورویی‌ها و تهمت‌های بدون سند خودخواهی گروهی به بهای تخریب جامعهٔ زیبای نجوم کشورمان باشد چه؟ این سکوت بلند‌مدت نیز ظاهرا چندی است سبب اعتماد به نفس این افراد شده و در سایتهای اینترنتی و وبلاگهای خود، به نام نقد، طعنه می‌زنند و دشنام می‌دهند؛ آن هم درست در روزهایی که به سبب مسئولیتهای بین‌المللی تازه و گرایش به بیشتر آموختن، سخت در حال انتقال یکایک مسئولیتها و تجارب خود - در مجله نجوم و انجمن نجوم ایران - به همکارانی توانا هستم و از سوی دیگر درگیر آموزش نسل جوان‌تر؛ همان‌طور که بزرگوارانی مانند توفیق حیدرزاده و شهاب صقری به من آموختند.

تهمت و افترا به نام نقد
در حالی که فرهنگ ما هنوز در حال آموختن کاربردهای بی‌نظیر رسانه‌‌ای تازه‌ به نام اینترنت است، کم‌شماری نیز این فضا را مناسب ارضاء خودخواهی خود یافته‌اند. نجوم ایران نیز به حدی از رشد رسیده‌است که مثال‌هایی از این موضوع پیدا ‌شود. وبلاگی با نویسندگان بی‌نام طی ماه‌های اخیر در پشت چهره تحلیل اوضاع جامعه نجوم ایران، به شایعه ‌پراکنی و تهمت‌زدن می‌پردازد، با نویسندگانی ظاهرا جوان که متاسفانه کم اطلاع و در عین حال جویای نام‌اند، اما آن‌قدر شرافت و شجاعت نیاموخته‌اند که پای نوشته خود را، اگر باور دارند که واقعیت است، با نامی حقیقی امضا کنند.
نقد بزرگترین موهبت جامعه آزاد و یکی از فواید بزرگ اینترنت است. نقد را به راستی می‌ستایم چون سبب رشد می‌شود. پیش از این نقد خیرخواهانه از سوی پیش‌کسوتان نجوم ایران و با پشتوانه دانش و تجربه آنها وجود داشته و به تک‌تک ما بسیار کمک کرده‌‌است. اما این بار ظاهرا هدف خیرخواهی نیست. شاید این طور تصور شود که وبلاگی کم‌مخاطب با نوشته‌هایی مغرضانه آسیبی به جایی نمی‌رساند، اما برای جامعه جوان و نوجوان نجوم آماتوری ایران این طور نیست، به خصوص وقتی چنین وبلاگی در کنار مجموعه‌ای از فعالیتهای تخریبی جمعی از خدا بی‌خبر در نظر گرفته‌شود که هیچ مسئولیتی در برابر گمراه کردن و بی‌انگیزه کردن نسل جوان علاقه‌مندان به نجوم در ایران حس‌ نمی‌کنند.

نویسندگان این وبلاگ با نوشتاری زیرکانه مخاطبان جوان و حاشیه دوست خود را شناخته‌اند و به جای صحبت از علم، که ظاهرا از آن بویی نبرده‌اند، درست مانند نشریات زرد عمل می‌کنند، اخبار «تکان‌دهنده» واهی می‌نویسند و جرات برعهده گرفتن مسئولیت مطلب خود را نیز ندارند. نوشته‌های بدون نام و تخریب افراد شناخته شده در نجوم ایران چنین آینده‌ای دارد: بی‌اعتمادی تک‌‌تک اعضای جامعه چند هزار نفری نجوم آماتوری ایران به یکدیگر و کاهش فعالیتهای گروهی. این یعنی افت تدریجی نجوم تازه‌شکفته شدهٔ ایران، آن هم پس از قرنها خاموشی. چنین تخریبی مسئولیت سنگینی در تاریخ نجوم ایران است که جمعی خودخواه برعهده گرفته‌اند.

اما چند پاسخ به نویسندگان این انتقادها:

درباره رقابت مسیه ایران: ادعا شده است که رقابت مسیه ایران (رقابت سالانه رصد اجرام سماوی زیر آسمانی پرستاره که میان منجمان آماتور منتخب کشور برگزار می‌شود) با هدف اقتصادی بنده و برای سودجویی تنظیم شده و یکی از حامیان این برنامه، فروشگاه آسمان شب، تعیین می‌کند که چه افرادی برنده اعلام شوند و حتما به تصور ناپاک این گروه نادان، تمام داوران، شرکت‌کنندگان، پیشاهنگان، ناظران و مهمانان این برنامه نیز مبالغی دریافت می‌کنند که لب تر نکنند. ۲۰ داور، که از معتبرترین و شناخته‌شده‌ترین منجمان آماتور در سراسر کشورند، در این برنامه حضور داشته‌اند و در صبحدم پس از رقابت، برندگان را داوران هر گروه معرفی ‌می‌کنند. رصدگران منتخب برنامه نیز در رقابت امسال بهترین‌ها بودند از همدان، مشهد، سعادت‌شهر فارس، قم، تهران، و ... این گفته‌های ناحق توهینی است به حدود ۱۲۰ شرکت‌کننده این برنامه از ۳۰ شهر ایران. اغلب این افراد چند سال تلاش کرده‌اند تا تجارب و توانایی‌های علمی-رصدی خود را در این برنامه ثابت کنند، و این گفته‌ها توهینی است به داوران، و پیشاهنگان گروه که صمیمانه وقت ارزشمند خود را اختیار می‌گذارند تا شب رصدی به یاد‌ماندنی فراهم شود. در ازای تلاش این دوستان حداقل می‌توان این طور ناسپاسی نکرد. من اجازه چنین توهینی را به این جمع نمی‌دهم. آیا حتی یکی از بیش از ۱۰۰ شرکت کننده این رقابت، که تقریبا منتخبی از کل جامعه نجوم آماتوری در ایران‌اند، یا یکی از ۲۰ داور آن چنین تهمتی را درست می‌داند؟
انجمن نجوم ایران برای چنین برنامه‌هایی وقت، هزینه و انرژی بسیاری می‌گذارد. برای هر رقابت مسیه یا رقابت رصدی صوفی (که از تابستان سال قبل آغاز شد) چند ماه مراحل ثبت نام، مصاحبه و پذیرش رصدگران، تعیین روشهای دقیق‌تر و علمی‌تر کردن رقابت، جستجوی حامیان، کسب مجوزهای مورد نیاز، تدارکات و برنامه‌ریزی اجرایی طول می‌کشد و هر بار دست‌کم دو تا سه هزار نفرـ ساعت نیروی انسانی صرف می‌شود که اغلب به صورت داوطلبانه همکاری می‌کنند. در حالی که این رقابت در نگاه جامعه بین‌المللی نجوم به رقابتی تحسین برانگیز و معرف نجوم ایران تبدیل شده است ظاهرا در کشور خودمان گروهی ناخرد را، که ناتوان در همکاری یا حتی شرکت در این رقابت‌اند، آزرده کرده است. پیداست که این گروه فقط حیات و وجود برنامه‌ای را می‌طلبد که در آن مدیر و رییس خوانده شوند و چون ناتوان در اجرای چنین برنامه‌ای‌اند، راهی جز تخریب نمی‌یابند.
از آنجا که رویکرد تهمت‌ها در این بخش به یکی از حامیان برنامه، موسسه علمی ‌آسمان شب پارسه، است، لازم می‌دانم توضیح دهم. مدیر این موسسه بهرنگ‌ امین‌تفرشی، برادر من است و متاسفانه بیش از آنکه بتوانم برای او برادری کنم، این خویشاوندی سبب چنین حرف و حدیث‌هایی برایش شده است. در حالی که حدود ۵ سال پیش در روزهای آغاز به کار این فروشگاه و موسسه، من و شماری از نجوم‌‍‌پیشگان در تهران، به مدیر آن در شکل‌گیری و ایده‌پردازی فعالیتها، کمکهای بسیاری کردیم، متاسفانه درگیری‌های کاری در ‌سه-چهار سال اخیر فرصتی برای ادامه همکاری‌ جدی باقی نگذاشت. اما افتخار می‌کنم که تلاش همکاران این موسسه آنجا را به مرکزی پیشرو در نوع خود تبدیل کرده است که علاوه بر ارایه محصولات نجومی، به تولید محصولات آموزشی مورد نیاز در نجوم ایران می‌پردازد و از پژوهشهای علمی منجمان آماتور و برنامه‌های گوناگون نجومی در کشور حمایت می‌کند. پیداست که موسساتی با زمینه کاری مشابه، که قصد رقابت ناسالم داشته‌باشند، به سادگی این رشد را تحمل نمی‌کنند.

درباره انجمن نجوم ایران: در جای دیگری نویسندگان این وبلاگ برپایه اطلاعات نادرست و به سبب ناآگاهی و خود بزرگ‌بینی، به نهادهایی مانند سازمان فضایی ایران و طرح رصدخانه ملی ایران اتهام می‌زنند. این گروه و وبلاگ‌نویس دیگری از نجوم‌پیشگان شناخته‌شده، که از سر خودنمایی به هر بهانه‌ای انگشت اتهام و انتقاد به شاخه آماتوری انجمن نجوم ایران می‌زند، ادعا می‌کنند که در فعالیتهای شاخه‌آماتوری انجمن نجوم ایران بی‌عدالتی و سوء‌ استفاده‌های مالی بیداد می‌کند. در این سالهایی که با انجمن در ارتباط بودم بقای فعالیتهای آن راهی بجز معجزه‌ و فداکاری نداشت. آیا این گروه یکسره منتقد اهل زحمت کشیدن و بی‌ادعا ‌کار کردن برای جوانها و نوجوانهای تشنهٔ علم ایرانی هستند؟ این دوستان ناآگاه (یا‌ آگاه مخرب) از چه سوء استفاده مالی صحبت می‌کنند؟ کل دریافتی مالی نهاد غیر دولتی (NGO) مانند انجمن نجوم ایران – چه در بخش حرفه‌ای و چه آماتوری – که در سطح یک کشور فعالیت می‌کند، در سال اخیر به لطف نظام حمایتهای دولتی ما، ۶میلیون تومان بوده است! این مبلغ حتی برای اجاره دفتر این انجمن ملی و هزینه‌های روزانه آن کافی نیست چه رسد به پرداخت به همکاران آن.
اغلب فعالیتهای گوناگون انجمن با نیروی انسانی متخصص داوطلب و با عشق به نجوم و رشد علم در این کشور پیش می‌رود (چیزی که گروه منتقد ظاهرا از آن بی‌بهره‌اند)؛ چنین روندی شامل بیشتر این فعالیت‌ها می‌شود: کارهای دفتری و اداری و فعالیتهای حرفه‌ای و دانشگاهی انجمن گرفته تا فعالیتهای گسترده‌ آماتوری و ترویجی مانند برگزاری گردهمایی منجمان آماتور ایران، رقابتهای رصدی مسیه و صوفی، هماهنگی برگزاری روز نجوم در سراسر ایران، هماهنگی باشگاه‌های نجوم و برگزاری باشگاه نجوم تهران، برگزاری جشنوراه ساعت آفتابی، روز فضا، کارگاه‌های ملی نجوم آماتوری، و ... . هزینه ثبت نام شرکت‌کنندگان در کارگاه‌ها و گردهمایی‌ها برای پوشش دادن هزینه‌های تدارکات، محل برگزاری و نیازهای هر برنامه به هیچ وجه کافی نیست و هر بار به سختی حامیانی جستجو می‌شوند تا به بقای این برنامه‌‌ها کمک کنند؛ حامیانی چه در مراکز دولتی و چه خصوصی که به اهمیت رشد علم در این کشور باور دارند.
دوران عجیبی است. از یک سو هر روز در روزنامه‌‌ها خبر اختلاس‌های چند میلیارد تومانی، نابودی منابع طبیعی و آسیب به میراث ملی‌مان را می‌خوانیم و سکوت می‌کنیم. از سوی دیگر تمام توانمان را می‌گذاریم تا برای بودجه انجمن نجوم ایران، که در حد‌ٌ پرداخت اجاره یک دفتر نیست، شایعه‌سازی‌ کنیم. واقعا مشکل ما در این دوران بیش از آنکه دشمنی اقوام همسایه و کشورهای استعمارطلب باشد، این است که نمی‌توانیم همدیگر را تحمل کنیم. نمی‌توانیم رشد دیگری را ببینیم.

درباره ماهنامه نجوم: در ادعای دیگری آمده است که ماهنامه نجوم با انحصارطلبی گزارش گروه‌های نجومی کشور را سانسور می‌کند و اجازه نمی‌دهد میدان به گروه‌های دیگر داده شود. برای دوستانی که ماهیت یک نشریه را نمی‌دانند لازم است شرح دهم، که مجله نجوم یک گروه نجومی نیست و اعضای آن نیز به گروهی تعلق ندارند. فعالیتهای مجله در توسعه نجوم در ایران طی ۱۶ سال اخیر فکر می‌کنم به قدر کافی اهداف همکاران این نشریه را نشان داده باشد. حذف گزارش گروه‌ها چه سودی برای مجله‌ای دارد که در سال ۱۳۷۵ و در زمانی که بخش آماتوری انجمن نجوم ایران فعال نبود، با آغاز ثبت گروه‌های نجومی، انتشار صفحه گروه‌ها در مجله، و پشتیبانی علمی از آنها سبب توسعه چشمگیر شمار گروه‌ها و انجمن‌های نجوم در ایران شد. حتی اگر با بی‌انصافی دید بنده و همکاران این نشریه را صرفا توسعه اقتصادی بدانیم، این هدف نیز فقط با افزایش شمار مخاطبان مجله، یعنی افزایش گروه‌های نجوم و منجمان آماتور در ایران میسر می‌شود. از سوی دیگر افزایش کیفی فعالیتهای علمی این گروه‌ها تضمین کننده مقاله‌ها و گزارشهای مورد نیاز بخشی از مجله است. در این میان مجله بسته به زمان دریافت و کیفیت گزارشها مجاز است که در روند انتشار آنها تصمیم بگیرد. بدیهی است که در فشار کاری و کمبود نیروی انسانی متخصص و دشواری‌های اقتصادی این نشریه، چاپ برخی مطالب به تاخیر بیفتد یا به ندرت فرصت انتشار پیدا نکند یا به علت گرفتاری‌های روزمره دست‌اندرکاران اشتباهاتی در این کار رخ دهد. در هر نشریه‌علمی بایگانی کامل گزارشها، مقاله‌ها، و عکسهای رسیده برای استفاده آینده و کاربردهای پژوهشی باقی می‌ماند و پیوسته منتخبی از مقاله‌‌ها و خلاصه‌ای از گزارشها منتشر می‌شود تا تنوع مطالب نشریه حفظ شود.
تهیه گزارش از شهرستان‌ها کار ساده‌ و کم هزینه‌ای نیست. حدود دو سال پیش از سوی مجله تلاشی برای انتشار مقاله‌های معرفی نجوم در هر استان (به جای معرفی انفرادی گروه‌ها و افراد فعال) آغاز شد. نوشتن این مقاله‌ها به فرد یا جمعی از بهترین‌های جامعه نجوم آماتوری در هر منطقه از ایران واگذار شد و طی این مدت دست‌کم با استانهای خراسان، اصفهان، فارس، یزد، سیستان و بلوچستان، گیلان، و خوزستان صحبت شد اما هنوز مقاله‌ای برای شروع مجدد این بخش نرسیده است. فکر می‌کنم علاوه بر تلاش مجله نیاز است فعالان نجوم در هر منطقه نیز فرصت بیشتری برای معرفی فعالیتهای ستاره‌شناسی در منطقه خود بگذارند. به هر حال ماهنامه نجوم در این مدت در بخش اخبار داخلی و گزارشهای گوناگون پیوسته به معرفی این فعالیتها پرداخته است، که به نظر می‌رسد منتقدان فرصت نکرده‌اند که مجله را به دقت بخوانند و از سر انصاف نقد کنند. نقد بدون اشاره مستند و با ارایه پیشنهاد، فقط نوعی قر زدن است. بدون شک نقد با اشاره به موضوع دقیق (مثلا عنوان گزارش حذف یا اشتباه منتشر شده) اشاره به شماره مجله، شماره صفحه، و با ذکر نام منتقد، کمک بزرگی به پیشرفت مجله می‌کند. همکاران نجوم همواره از چنین نقدی استقبال می‌کنند و حتی آن را در صفحه نامه‌های مجله منتشر می‌کنند، اما نقدی توهین آمیز با دلی پرکینه، آن هم با چشمهای بسته و دهان باز، از فردی بی‌نام و نشان که برای هویت خود نیز ارزشی قائل نیست، کمکی به این نشریه نمی‌کند جز اینکه سبب دلسردی شود.
در انتقاد دیگری آمده است که چرا ماهنامه نجوم سعی می‌کند خود را مطرح کند؟ واقعا نمی‌دانم که این چگونه سوالی است. هر نشریه‌ای برای بقای خود به معرفی و افزایش شمار خوانندگان نیاز دارد. رشد مجله نجوم سبب رشد نجوم در ایران نیز می‌شود. پس چرا این گروه منتقد با آن مخالف‌اند. به خوبی می‌دانم که برای این جمع کم‌شمار توقف انتشار مجله‌ای که سکویی برای خودنمایی‌های آنها نیست بهتر از بودن آن است. من برعکس انتظار این گروه برای خاموشی مجله، از علاقه‌مندان به نجوم در ایران صمیمانه تقاضا می‌کنم با معرفی هر چه بیشتر این نشریه در جامعه سبب آشنایی بیشتر عمومی با آن و شتاب بیشتر رشد مخاطبان آن شوند.

درباره برنامه آسمان شب: این برنامه و تهیه‌کننده محترم آن، سیاوش صفاریان‌پور، را از تولد نخستین ایده‌های شروع آن در دهه ۱۳۷۰ و از اولین شب برنامه در بهار۱۳۸۰ همراهی کرده‌ام. به گواه بسیاری از نجوم‌پیشگان ایران این برنامه نقش بزرگی در علاقه عمومی به نجوم در کشور داشته است. در کنار نقدهای سازنده افراد باتجربه و حمایت مردمی از این برنامه، بدیهی است که شهرت هر برنامه‌‌ای نوک پیکان اتهام‌های بی‌پایه را نیز به سوی خود می‌کشد. در حالی که برخی از چنین اتهام‌هایی در وبلاگی کم‌مخاطب به قلم نویسندگانی بی‌نام نوشته می‌شود، در جامعه نجوم ایران متاسفانه فردی وجود دارد که کمر همت بسته است تا نامه‌‌های پیاپی‌ای با مضمون و نیتی عینا مشابه نوشته‌های وبلاگ منتقد، به مسئولان صدا و سیما بفرستد و با ملاقاتهای پی‌در‌پی با‌ آنها، سعی کند یا به هر نحوی در این برنامه در مقابل دوربین قرار بگیرد یا ذهن مدیران آن سازمان را چنان مخدوش و بی‌اعتماد به جامعه نجوم کند که این برنامه برای همیشه متوقف شود. در این نامه‌‌ها باز هم ادعا شده است که دست‌اندرکاران این برنامه به انحصارطلبی و سوء استفاده مشغول‌اند و در دولت عدالت و مهرورزی حق گروهی، منظور خود ایشان، خورده‌شده است.
به جناب مسعود عتیقی، نویسنده این نامه‌ها، که به خوبی می‌دانند هیچ کدام از دست‌اندرکاران این برنامه وقت و حوصله پیگیری قانونی تهمت‌های واهی ایشان را نداشته‌اند، پیشنهاد می‌کنم که به جای وقت گرانبهایی که برای پاشیدن بذر بی‌اعتمادی، تهمت زدن و تخریب دست‌اندرکاران برنامه تلویزیونی آسمان شب، فعالان شاخه آماتوری انجمن نجوم ایران و نویسندگان ماهنامه نجوم می‌گذارند، فرصتی را به مطالعه و دانش آموختن و فراگیری منش انسانی اختصاص دهند، تا جایگاه شایسته‌تری را در جامعه نجوم ایران بیابند.

پایانی برای شروعی تازه
این سکوت چند ساله را یک بار برای همیشه شکستم زیراکه نگرانم. آنچه نوشتم دردلی بود با جامعه‌ای که می‌تواند برگهای سبز درخت علم ایران باشد، اگر با اعتماد و همدلی زیباییهای آسمان‌شب و فعالیتهای علمی را جویا شود نه اینکه به سراغ بدخواهی و قدرت‌‌طلبی برود. باور کنید که ما برای نقش‌‌‌زدن آمده‌ایم نه برای گند‌زدن. آن هم در سرزمینی که مردم آن نقش‌های بی‌نظیر بر دار قالی، در معماری، در عرفان، در ادبیات، و در تاریخ علم زده‌اند. راهی بهتر از این نیست که
خیرخواهی را جانشین خودخواهی کنیم،
کار و تلاش بی‌ادعا را جایگزین تخریب و خودنمایی کنیم،
علم‌جویی و آموختن را جانشین حاشیه کنیم،
و دوستی را جایگزین دشمنی کنیم.

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

بابک امین‌تفرشی، متولد ۱۳۵۷، نویسنده علمی است که در کنار این کار به نجوم آماتوری، ترویج و تدریس نجوم، و عکاسی از طبیعت و آسمان‌شب نیز می‌پردازد. او فعالیتهای نجومی خود را از سال ۱۳۷۰ آغاز کرد و از سال ۱۳۷۵ در دوران دانشجویی خود با گرایش به روزنامه‌نگاری علمی به تحریریه ماهنامه نجوم پیوست. از سال ۱۳۷۷ ویراستار ارشد و از سال ۱۳۸۴ سردبیر ماهنامه است. تا کنون بیش از ۱۰۰ مقاله از او درباره نجوم و فضا به فارسی و تعدادی به زبان انگلیسی، و چند کتاب ترجمه یا ویراسته شده او منتشر شده است. دیگر نقش‌های او: عضو‌هیئت دبیران شاخه‌آماتوری انجمن نجوم ایران، موسس و دبیر رقابت مسیه ایران در هفت دوره، عضو موسس انجمن بین‌المللی منجمان بدون‌مرز، کارشناس و مشاور برنامه‌های علمی تلویزیونی و رادیویی (کارشناس برنامه آسمان‌شب از سال ۱۳۸۰) ، مدرس رصدخانه زعفرانیه تهران از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۵، موسس وب‌سایت ماهنامه نجوم در سال ۱۳۷۹، عضو شورای واژه گزینی نجوم در فرهنگستان زبان و ادب فارسی، همکار گروه علم فرهنگ فارسی مرکز نشر دانشگاهی، همکار انتشارات علمی ‌فرهنگی در ترجمه، تالیف و ویرایش کتابهای نجوم و فضا، مستندساز و رصدگر گرفتهای خورشیدی (گرفت‌های ۱۳۷۴ و ۱۳۷۸ در ایران، ۱۳۸۰ در افریقا، ۱۳۸۲ در قطب جنوب، ۱۳۸۴در آمازون-آمریکای مرکزی، مهر ۱۳۸۴ در اسپانیا، و ۱۳۸۵ در ترکیه)، عضو تحریریه ماهنامه دانشگر تا سال ۱۳۸۴، نویسنده ماهنامه زمان ۱۳۷۶- ۱۳۷۹، نماینده انجمن بین‌المللی آسمان تاریک، ارائه‌ سخنرانی‌‌های گوناگون درباره نجوم در داخل و خارج از کشور، و ارائه چندین نمایشگاه عکس گروهی از آسمان شب به صورت سالانه در ایران و چند کشور دیگر.

 

      خیلی قشنگ نوشته اند

 

              به امید روز هایی بهتر و آسمانی پر ستاره تر (آسمون

 شهر ما خاکی نباشه از خدامونه مهم نیست ستاره باشه یا نه

 فقط خاکی نباشه)

عکس روز

عکس روز

خورشید و ساختمون

هاوکینگ و برنامه ی سفرش

  البته تاچند روز پیش این سفر لغو شده بود

 پژوهشگاه دانش های بنیادی(IPM) اعلام کرد سفر استفان

هاوکینگ به ایران به تاخیر افتاده است 

 
 

 

چندی پیش از سوی پژوهشگاه دانش های بنیادی اعلام شد که قرار است پروفسور استفان هاوکینگ روز 22 تیرماه به ایران عزیمت کنند. قرار بود ایشان علاوه بر بحث و تبادل نظر با فیزیکدانان پژوهشگاه و ایراد سخنرانی های تخصصی و عمومی در پایان سفر، در سی و هشتمین المپیاد جهانی فیزیک که در اصفهان برگزار می شود، نیز شرکت کنند. اما چندی پیش سایت رسمی پژوهشگاه خبری را مبنی بر تاخیر سفر ایشان به ایران و موکول شدن سفر به زمانی دیگر منتشر کرد. در این بیانه به تاریخ بعدی سفر اشاره نشده است. حضور استفان هاوکینگ در پژوهشگاه و در دیگر نقاط ایران عاملی برای شناساندن علوم به ویژه فیزیک و جایگاه مهم آن به جوانان، خواهد بود . علاوه بر آن با توجه ویژه ای که به ایشان می شود این امر مایه توجه بیشتر از طرف سایر دانشمندان به ایران و پژوهشگاه خواهد بود و در ارتقاء سطح کیفیت فعالیت های علمی و همچنین روابط علمی ایران با دانشمندان سایر کشورها اثر به سزایی خواهد داشت.

ایشان از زمان جوانی در 21 سالگی در حالی که دانشجوی دانشگاه کمبریج بود مشکلات حرکتی را حس کرد و پس از معاینات معلوم شد که دچار بیماری علاج ناپذیری می باشد. با روحیه قوی علیرغم انتظار متفاوت و مایوس کننده ای که پزشکان داشتند، تا هم اکنون که 65 سال با بیماری مبارزه کرده است . هرچند بیماری پیشرفت کرده و امکان هرگونه حرکتی حتی سخن گفتن را از او گرفته است، ولی او با انرژی و امید به کار علمی خود و گسترش دانش ادامه داده است . این تلاش و موفقیت خاص, او را در زمره شخصیت های نمونه در جهان قرار داده است .                                                                              

کاسینی و پرتاب آن

 

پرتاب کاسینی

107LaunchBig.jpg

 

Cassini_launch~1.jpg

launch.JPG

 

المپیادی ها وارد ایران شدند


در شرایطی که کمتر از دو روز تا آغاز رسمی سی و هشتمین دوره المپیاد جهانی فیزیک در اصفهان باقی است تاکنون حدود 14 تیم خارجی به کشور وارد شده اند.

‌١٤ تیم خارجی المپیاد دانش آموزی فیزیک تاکنون به ایران وارد شده اند

در شرایطی که کمتر از دو روز تا آغاز رسمی سی و هشتمین دوره المپیاد جهانی فیزیک در اصفهان باقی است تاکنون حدود 14 تیم خارجی به کشور وارد شده اند.

علیرضا دوستانی، مسئول تیم یارهای المپیاد فیزیک با اعلام این مطلب به خبرنگار علمی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) گفت: علاوه بر تیم مکزیک که روز چهارشنبه به عنوان نخستین تیم خارجی وارد اصفهان شد، تیم های کشورهای لهستان، بلژیک، رومانی، کلمبیا، برزیل، کامبوج، قبرس و ژاپن، تایلند، عربستان و مالزی نیز به محل اسکان(دانشگاه صنعتی اصفهان) وارد شده اند و تیم های پاکستان و قرقیزستان نیز وارد کشور شده و تا ساعاتی دیگر به دانشگاه می رسند.

وی خاطرنشان کرد: با توجه به این که افتتاحیه مسابقات صبح روز شنبه 23 تیرماه برگزار می شود، پیش بینی می شود بیشتر تیم ها در فاصله صبح تا ظهر فردا(جمعه) وارد دانشگاه شده و بقیه تیم ها نیز تا شامگاه فردا که برنامه خوشامدگویی و آشنایی اعضای تیم ها با یکدیگر برگزار می شود در دانشگاه باشند.

دوستانی تصریح کرد: تیم های خارجی از طریق سه فرودگاه بین المللی مهرآباد، امام خمینی(ره) و اصفهان وارد کشور شده و توسط تیم تشریفات از فرودگاه به وسیله خودروهای ویژه ای که تدارک دیده شده به دانشگاه منتقل می شوند و پس از آن دانش آموزان در دانشگاه صنعتی اصفهان و اساتید و سرپرستان تیم ها در هتلی که به این منظور پیش بینی شده اسکان داده می شوند.

گفتنی است در حال حاضر بسیاری دیگر از تیم های شرکت کننده از جمله تیم المپیاد فیزیک آمریکا که ابتدا اعلام شده بود در این مسابقات شرکت نمی کند و اعضای آن از حدود یک ماه پیش معرفی شدند، کشورهای خود به سمت ایران ترک کرده اند و طی ساعات آینده وارد کشور می شوند.

 

عکس :

 

تیم المپیاد فیزیک آمریکا در راه ایران

زیبایی ها در آسمان شب

در آسمان شب

                                 در آسمان شب

 

با یک تلسکوپ ۱۲ اینچی مید هم می توان یک تصویری این

جوری دریافت کرد

البته این تصویرو هابل گرفتهCrab_Nebula.jpg

  کهکشان عجیب و غریب

galaxy454.jpg

 سرخی شفق

asd.JPG

سوپر نوا

kepler.jpg

انفجار یک ستاره

کهکشانی زیبا

galaxy.jpg

یک شفق دیگر

4wy.JPG

M51 & NGC 5194

800px-Messier51.jpg

انفجار یک ستاره

PIA01903.jpg