THIS ABYSM CITY SKY

SPACE & ASTRONOMY & SKY

THIS ABYSM CITY SKY

SPACE & ASTRONOMY & SKY

یوفو اومده

    UFO اومده

   موجودات فضایی مشاهده شدند

 

   اخیرا اشکال عجیبی در مزرعه های روسیه دیده شده است 

 

داستان از سال 1357 آغاز شد. در آن سال شکل های دایره ای عجیبی، در گندمزاری در انگلستان پیدا شدند. به زودی شاید شد که بشقاب پرنده ای از این گندمزار به هوا برخاسته و جای آن به صورت دایره ای از گندم های له شده باقی مانده است که ناشی از چرخ زدن بشقاب پرنده، در زمان بلند شدن است. این شکل های عجیب و هنرمندانه به زودی در کشتزار های دیگر هم دیده شدند. اما همه این ماجرا، از یک شوخی در بعد از ظهر یک روز تابستانی، شروع شده بود. سه دوست که مشغول صحبت درباره بشقاب های پرنده بودند، تصمیم گرفتند برای تفریح دایره های بزرگی وسط گندمزار ها، بسازند و ببینند که چه اتفاقی می افتد ! به این ترتیب سرگرمی شبانه دایره سازی با کار دو هنرمند دیگر عمومی شد. دایره های ساده ای که آنها می ساختند توجه دانشمندان سراسر جهان را به خود جلب کرد. در این فاصله هنرمندان دیگری هم به آنها پیوستند و در این کار از آنها پیشی گرفتند. این واکنش زنجیره ای ادامه یافت تا آنجا که به اسرار آمیزترین، پدیده فوق طبیعی قرن تبدیل شد و سالانه هزاران گردشگر را به گندمزار ها، می کشاند. این پدیده آنقدر جذاب بود که حتی سبب شد تا یک فیلم سینمائی درباره آن ساخته شود. پس از چند سال، هنرمند دیگری به نام " مت ریندلی " در انگلستان دوباره این شیطنت ها را از سر گرفت. او شک نداشت که این دایره ها ساخته ی انسان است و قصد داشت، نشان دهد که ایجاد گندم دایره ها چقدر آسان است.

 
                                                                                                                          

 او در یک شب به همراه دوستش وارد گندمزار شده بود و با استفاده از راه رفتن روی یک طناب، گندم ها را در دایره ای بزرگ، له کرده بود. دو روز بعد کشاورز آن کشتزار، به مقامات مسئول وجود این شکل عجیب را گزارش داد. ریدلی موفق شده بود که نخستین قربانی را فریب دهد. او کار خود را با روش های بهتری ادامه داد. اما وقتی ریدلی با تالیف مقاله ای با نام " اطلاعات گمراه کننده دولتی " به کار خود اعتراف کرد، هیچ کس به او توجه نکرد و حتی او را جاسوس و کلاهبردار خواندند ! مطبوعات همچنان این دایره ها را فضایی می دانستند. آنها ادعا می کردند که ایجاد دایره ها با سر و صداهای غیر زمینی همراه است ! و حتی کارشناسان می توانند دایره های اصلی را از تقلبی تشخیص دهند ؟! اکنون سالها از این ماجرا می گذرد اما هنوز افرادی وجود دارند که معتقد هستند که ایجاد گندم دایره ها کار موجودات فضایی بوده است. اخیرا ماجرای مشابهی در روسیه به وقوع پیوسته است. بار دیگر مسئله گندم دایره ها توسط افراد خرافاتی و نا آشنا به علم مطرح شد. اینبار مردم روسیه، عوامل دیگری مانند گرداب های پلاسمائی، میدان های عجیب نیرو و حتی شیطان را عامل ایجاد گندم دایره های اخیر می دانند.گویا دوباره این شیطنت ها از سر گرفته شده است.

                                                                                                                      

کهکشان های مشاهده نشده

بنا به مشاهدات انجام شده تعدادی کهکشان جدید که تاکنون از دید

 بشر پنهان بودند در اعماق فضا و در فاصله ای حدود 13

میلیارد سال نوری از ما مشاهده و ثبت شدند 

بنا به مشاهدات انجام شده تعدادی کهکشان جدید که تاکنون از دید بشر پنهان بودند در اعماق فضا و در فاصله ای حدود 13 میلیارد سال نوری از ما مشاهده و ثبت شدند. گزارش این موضوع به صورت تحقیقی در نشریه Astro Physic به چاپ رسید.

 

تیمی از اخترشناسان بین المللی اعلام کردند که اگر واقعا چنین کهکشان هایی وجود داشته باشند و مشاهدات آنها صحیح باشد، بدان معنی خواهد بود که این کهکشان ها در لحظات اولیه عالم یعنی حدود 500 میلیون سال بعد از مهبانگ به وجود آمده اند. این در حالی است که نور، تنها 300 هزار سال بعد از مهبانگ در جهان گسترشی قابل توجه داشته و قبل از آن هیچ چیز نمی درخشیده است، این دوره را زمان تاریکی می نامند.لذا این کهکشان ها نیز بسیار کم نور هستند.

 

کشف ستاره ها و کهکشان هایی که در نخستین لحظات عالم شکل گرفته اند یکی از اهداف کیهان شناسان است، ولی در بعضی موارد به علت آنکه تلسکوپ های موجود توان ثبت چنین اجرامی را ندارند، آنها را مجبور به استفاده از برخی قوانین فیزیکی می کند.

 

یکی از این قوانین، لنز گرانشی است که پیش بینی این پدیده توسط آلبرت اینشتن انجام گرفته بود. این پدیده سبب می شود تا به کمک تاثیر گرانشی توده کهکشان ها، نور منحرف و در نقطه ای کانونی شود و در این صورت ما می توانیم آنها را ثبت و مشاهده کنیم.

 

با کمک همین پدید بود که اخترشناسان پس از سه سال رصد با تلسکوپ کک بر فراز کوه موناکی در هاوایی توانستند 6 کهکشان را در چنین فاصله ای دور و نخستین لحظات تولد عالم کشف کنند زمانی که عالم تنها 4 درصد از عمر خود را گذرانده بود.

 

منابع : New Scientist Space و Nasa News 

فرصت در مریخ

    

             بخونید خبر هایی از فرصت

مریخ پیمای موسوم به فرصت که از طرف ناسا به این سیاره ی سرخ ارسال شده مأموریت دارد تاضمن برنامه ی از پیش تدوین شده ای ، از مسیری صخره ای و پرفراز و نشیب به داخل گودال عظیم ویکتوریا فرود آید ! این مریخ پیما قبلاً تخت سنگ هایی صخره ای را در اطراف گودال مذکور کشف کرده بود . مریخ پیمای فرصت با برنامه ای بسیار دقیق مسیر فرود را طی خواهد کرد تا شانس آن برای خروج از گودال ویکتوریا بالاتر باشد اما به هر حال احتمال اینکه مریخ پیما در داخل گودال به دام بیافتد یا برخی از قابلیت هایش را از دست دهد نیز وجود دارد .



موضوعی که دانشمندان را اغوا می کند تا این ریسک را مرتکب شوند ، آزمایش و بررسی ترکیبات و بافتهایی است که در عمق گودال ویکتوریا ظاهر شده و شاید مریخ پیمای فرصت بتواند با مطالعه بر روی مواد آنها دلایل و مدارکی را ارائه دهد که محیط رطوبی ( در گذشته های خیلی دور ) از مریخ را ثابت کند .

ALen stern یکی از مدیران برنامه ی مریخ پیما در ناسا اظهار می دارد : ما اطمینان نداریم که مریخ پیمای فرصت بتواند مسیر طی شده به داخل گودال را هنگام بازگشت به بالا صعود کند ، با این حال ارزش بالقوه ی نتایج مطالعه روی سطوح داخلی گودال که تنها در اعماق آن میسر است مرا متقاعد کرده تا به تیم خود اجازه دهم مریخ پیما را به درون این گودال بزرگ به پیش برانند ! این ریسک حساب شده و موفقی است که ارزش بالایی دارد و دلیل آن اجرای موفق و درست مأموریت های مریخ پیماست که تا کنون به همه ی آن ها دست پیدا کرده ایم ، ( یعنی در واقع اهداف اصلی مریخ پیما تا کنون محقق شده و آنچه که از هم اکنون ناسا به دنبالش خواهد بود اقدامات تهور آمیز و جسورانه ای با ریسک خیلی بالاست که ارزش امتحان کردنش را دارد ! )

این دستگاه زمین شناسی ماشینی از طریق یک دماغه ی بزرگ به نام خلیج اردک وارد ویکتوریا می شود. این دهانه ی فرسایشی دارای دماغه ها و پرتگاه هایی صخره ای است که با شیبی تند در لبه ها شروع شده و بتدریج سراشیبی ملایم و معتدلی پیدا می کند .

یک شهاب سنگ میلیون ها سال پیش در برخورد با مریخ سبب حفر این گودال بزرگ شد و محل این گودال تقریباً 4 مایل با محل فرود مریخ پیمای فرصت در سال 2004 فاصله دارد .

دهانه ی حفره ی ایجاد شده از برخورد این شهاب سنگ با مریخ دارای عرضی حدود نیم مایل و حداکثر طول آن حدوداً 5 برابر عرض گودال (5/2 مایل ) می باشد . مریخ پیمای فرصت در سال 2004 در قسمت جنوبی این گودال حدوداً 6 ماه برای اکتشاف وقت صرف کرد .

مریخ پیما مسافرت خود را به سمت گودال ویکتوریا حدوداً از 30 ماه پیش از مبدأ حرکت خود آغاز کرد  ودر حدود 9 ماه قبل به لبه های دال بر خلیج اردک رسید . سپس مریخ پیمای فرصت حدوداً 4/1از مسافت پیموده شده را در جهت عقربه های ساعت به دور این لبه طی کرد و در طول این مسافت به بررسی و آزمایش لبه های صخره ای، دماغه ها و مسیر ها احتمالی ورودی برای داخل شدن در گودال پرداخت ! در حال حاضر مریخ پیماتوانسته بهترین مسیر ورودی دردهانه گودال را شناسایی کرده و در آنجا مستقر شود . آقای جان کالاس مدیر پروژه ی مریخ پیما در آزمایشگاه تست موشکی ایالات کالیفرنیا می گوید : خلیج اردک (duck bay ) بهترین گزینه ی ورودی خواهد بود . شیب این منطقه حدوداً 15 تا 20 درجه است و مسیر صخره ای و سنگی آن سبب می شود که کار فرود با ایمنی و اطمینان بالاتری انجام بگیرد . به گفته وی اگر هر 6 چرخ مریخ پیما به کار خود ادامه دهند ، این ربات قادر خواهد بود که مسیر طی شده در گودال را به بالا برگردد ، با وجود این مریخ پیمای دو قولوی  فرصت که spirit (روح )نام دارد بیش از یک سال قبل یکی از چرخ هایش را از دست داد و همین موضوع قدرت صعود این مریخ پیما را تقلیل داد . به گفته آقای کالاس عمر مفید طراحی شده برای ربات های مریخ پیما هم اکنون سپری شده و لذا این احتمال وجود دارد که هر لحظه و در هر مکان یکی دیگر از چرخ ها از کار بیفتد . اگر چنین موضوعی در داخل گودال ویکتوریا اتفاق افتد و یکی از چرخ ها خراب شود صعود از مسیر طی شده رو به بالا بسیار دشوار و شاید هم غیر ممکن شود .

یکی از محققان تیم ربات مریخ پیما از دانشگاه cornell در نیویورک می گوید : ما دوست نداریم که مسافرت مریخ پیما به داخل گودال یک طرفه و بدون بازگشت باشد . اهداف علمی و بسیار چشم گیری در سطح دشت مریخی هم چنان وجود دارد که علاقه مندیم پس ازویکتوریا به بررسی آن ها نیز بپردازیم . با وجود این اگر هم مریخ پیمای فرصت در این گودال به تله افتاد و محبوس شود ، ارزش نتایج علمی حاصل  از کار آن هرگز از دست نخواهد رفت . لذا این ریسک پر ارزشی خواهد بود !

 

ماه در کنار خوشه پروین

 مقارنه ای دیگر در آسمان

صبحگاه روز ۴شنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۶ماه در کنار

 خوشه پروین پدیده ای زیبا را با هم در آسمان

صبحگاهی به نمایش می گذارند

جدایی زاویه ماه و خوشه پروین از یکدیگر ۳

درجه خواهد بود

برای عکاسی صحنه ای بسیار زیبا را به وجود

 می آورد

منجمان٬عکاسان آسمان شب و علا قه مندان

به پدیده های آسمانی اگر به پدیده های قبلی

 نرسیدید این یکی را فراموش نکنید

 

 

 

              با آرزوی موفقیت برای همه ی شما

دوستداران آسمان

                        آسمانتان پر ستاره  

 

دنباله دار


دنباله دار

دنباله دارها با هربار پدیدار شدن، در دنیای نجوم شور و شوقی خاص را پدید می آورند. آخرین دنباله دار بسیار پرنور که به دنباله دار قرن مشهور شد، مکنات بود که در نیمکره جنوبی مناظر بسیار زیبایی را پدید آورد.



 

این بار دنباله داری با نام C/2006 VZ13  در آسمان شامگاهی ظاهر شده است. این دنباله دار بوسیله گروه LINEAR که مسئول بررسی اجرام نزدیک زمین است، کشف شد. دنباله دار در تاریخ 19 مرداد 1386 به نقطه حضیض مداری ( نزدیکترین فاصله به خورشید ) خواهد رسید و در این زمان صورت فلکی سنبله ( خوشه ) میزبان آن خواهد بود. دنباله دار LINEAR  هم اکنون در صورت فلکی اژدها ( تنین ) قرار دارد و مسیر حرکت آن به سوی صورت فلکی گاوچران ( عواء ) است. برای رصد این دنباله دار حتماً نیاز به ابزار بسیار قوی نیست، بلکه با دوربینهای دوچشمی متوسط و یا حتی 7X50 نیز قابل رویت است. اما برای رصد دنباله دارها صبر و دقت بسیار مهم است. قدر دنباله دار هم اکنون نزدیک به 8 و قطر گیسوی آن 10 دقیقه قوسی است. به منظور رصد این دنباله دار می بایست بین دو ستاره بتا-دب اصغر و اتا-اژدها را مشاهده کنید، تا بتوانید این توده سبز رنگ و کم نور را که همان دنباله دار است بیابید. دنباله دار LINEAR  تا چند روز آینده در وضعیت مناسب رصدی قرار دارد و رفته رفته نور آن کمتر و قطر گیسوی ان کوچکتر می شود. شکل زیر راهنمای رصد شما در یافتن این دنباله دار است. منتظر گزارشهای شما هستیم.

 «  تصویر مسیر حرکت دنباله دار در آسمان شب »

تاریخ میل بعد قدر زمان غروب
19 تیرماه +65° 21' 45" 16h 32m 31.4s 10.0 --:--:--
20 تیرماه +63° 16' 25" 16h 06m 12.0s 9.9 --:--:--
21 تیرماه +60° 51' 28" 15h 43m 10.8s 9.9 --:--:--
22 تیرماه +58° 10' 51" 15h 23m 16.1s 9.8 --:--:--
23 تیرماه +55° 18' 26" 15h 06m 07.7s 9.8 --:--:--
24 تیرماه +52° 17' 50" 14h 51m 22.8s 9.8 05:51:43
25 تیرماه +49° 12' 21" 14h 38m 39.6s 9.8 04:51:35
26 تیرماه +46° 04' 52" 14h 27m 38.5s 9.8 04:06:16
27 تیرماه +42° 57' 55" 14h 18m 02.9s 9.8 03:28:59
28 تیرماه +39° 53' 34" 14h 09m 39.0s 9.8 02:57:07

به نقل از:خسرو جعفری زاده

المپیاد فیزیک در اصفهان

یک خبر خوب واسه اصفهانی ها

 

امسال المپیاد جهانی فیزیک در این استان

 

                      برگزار

 

خواهد شد

 

 سی و هشتمین المپیاد جهانی فیزیک، از 22 تا 31 تیرماه در

 

اصفهان برگزار می شود 

 
 
 
 

سی و هشتمین المپیاد جهانی فیزیک از 22 تا 31 تیر ماه 1386 در اصفهان برگزار خواهد شد . ایران از سال 1368 در این مسابقه جهانی که در آن سال در شهر ورشو، پایتخت لهستان برگزار می شد شرکت کرده و همواه جایگاه رفیعی میان شرکت کنندگان از کشورهای مختلف که در این سال ها به حدود 85 کشور رسیده است، برای خود تثبیت کرده است. آمادگی برای میزبانی المپیاد جهانی فیزیک در سال 1372 به دبیرخانه آن اعلام شد و پس از مدتی سال 2007 میلادی برای این منظور در نظر گرفته شد. المپیاد فیزیک فراتر از یک رقابت علمی است. جوانان از بخش های مختلف جهان گرد هم می آیند و هنگامی که به کشور خود برمی گردند، نه تنها تجربه جدیدی به دست آورده اند، بلکه مهم تر از آن درک می کنند که چگونه فرهنگ ها، اعتقادات و نظرگاه های مختلف، هویت منحصر به فردی به نام انسانیت را می سازد. کمیته برگزارکننده که برای این منظور از سوی وزیر آموزش و پرورش منصوب شده است، از اواخر سال 1383 کار خود را شروع کرد و با گذشت زمان فعالیت خود را افزایش داده است. از مهم ترین و زمان برترین کارها، طرح سوال های نظری و تجربی بود و به این دلیل کمیته علمی که از همکاری تعدادی از دانشگاهیان استفاده می کند، از ابتدای سال 1384 اقدامات خود را شروع کرده است. برگزارشدن 37 المپیاد جهانی فیزیک و 18 بار انتخاب تیم از ایران برای شرکت در این مسابقات، کار کمیته علمی را برای طرح سوال بسیار دشوار کرده است، زیرا این کمیته بایستی سوال های تمام این دوره را مطالعه کند و سوال ها را طوری طراحی کند که مشابهت بسیار زیاد با آن ها نداشته باشد.                                                                       

پیچیدگی طرح سوال تجربی، بیش از سوال نظری است. پس از طرح اولیه سوال تجربی، آزمایش آن با تعداد محدود و سپس ساخت حدود 400 نمونه کاملا مشابه و آزمون آن ها برای اطمینان از درستی کار دشواری زیادی دارد. از دیگر چالش های کمیته علمی، انتخاب حدود صد نفر، عمدتا از استادان دانشگا هها و دانشجویان دوره دکتری برای تصحیح ورقه های امتحان و آن هم در زمان بسیار فشرده 35 تا 40 ساعت است. دانش آموز شرکت کننده در المپیاد جهانی فیزیک برای سه سوال نظری و یک سوال تجربی، به طور متوسط حدود 50 برگ کاغذ را پر می کنند. بنابراین گروه تصحیح می بایست حدود 20 هزار برگ امتحانی با حدود 50 زبان را در مدت کوتاه تصحیح کند و نمره دهد و سپس در بحث با سرپرستان هر کشور از نمره های داده شده دفاع کند.

                                                                                                          
ساختمان مرکزی دانشگاه صنعتی اصفهان
 
برای انتخاب محل برگزاری المپیاد فیزیک 2007، از مکان های مختلفی بازدید شد و سرانجام دانشگاه صنعتی اصفهان برگزیده شد. علت این انتخاب به جز جاذبه های فرهنگی- تاریخی اصفهان، امکانات فراوان دانشگاه یادشده و گرد هم بودن آنها در یک منطقه محدود بود. دانشگاه صنعتی اصفهان دارای تالار با ظرفیت حدود 1000 نفر برای مراسم افتتاحیه و اختتامیه و سایر برنامه های جنبی، غذاخوری با گنجایش کافی، خوابگاه و مهمانسرای مجهز، سالن ورزش برای برگزاری امتحان ها، و امکانات ورزشی است که همگی در فضای دانشگاه قرار دارد و نزدیکی انها به هم، بار حمل و نقل را به شدت کاهش می دهد. فضای طبیعی دانشگاه و جنگل کاری اطراف آن نیز بر جذابیت محل برگزاری می افزاید. به این ترتیب به جز محل اسکان سرپرستان و ناظران که در دو هتل شهر اصفهان در نظر گرفته شده است و سالن بحث درباره سوالها که نزدیک هتل محل اقامت سرپرستان است، تمام فعالیت های مربوط به المپیاد فیزیک 2007 در محوطه دانشگاه صنعتی اصفهان متمرکز است. برگزاری سی و هشتمین المپیاد جهانی فیزیک ده روز به طول می انجامد که روز اول ورود تیم ها و روز دهم برگشت تیم هاست. در مدت هشت روز باقیمانده، دانش آموزان شرکت کننده در مسابقات، در دو امتحان که هر کدام 5 ساعت است شرکت می کنند و باید برای بقیه وقت آنها برنامه های جذاب و سرگرمی های سودمند تدارک دید تا آنها ضمن آشنائی با ویژگی های فرهنگی، اجتماعی،..... ایران با خاطره خوش به کشور خود بازگردند. اگرچه فرصت آزاد سرپرستان به اندازه دانش آموزان نیست، زیرا بخشی از وقت آن ها در جلسات بحث سوال ها، ترجمه آنها، همکاری در تصحیح ورقه های دانش آموزان خود و بحث درباره نمره ها می گذرد، اما برای آنها نیز باید برنامه ریزی تفریحی و سرگرم کننده در نظر گرفت. طراحی چنین برنامه هائی که با سلیقه حدود 90 ملیت سازگار باشد و در ضمن در چارچوب معیارهای فرهنگی- اجتماعی ایران باشد، کار چندان آسانی نیست. البته جاذبه های شهر اصفهان بخشی از این مشکل را برطرف می سازد، زیرا آن قدر جذاب است که همه آن را می پسندند. بخش مهمی از فعالیتهای کمیته برگزارکننده برای تدارک چنین برنامه هائی صرف می شود تا با همکاری تمام دست اندرکاران دیگر این وظیفه را به خوبی انجام دهد.                                               

مراسم افتتاحیه و اختتامیه دو رویداد مهم المپیاد جهانی فیزیک است که نمود برجسته ای دارد و می توان گفت به نوعی ویترین این رویداد جهانی است، زیرا بقیه فعالیتها کم و بیش در پشت صحنه اتفاق می افتد. در مراسم افتتاحیه دانش آموزان شرکت کننده با نظم خاصی روی صحنه آمده و نام کشورشان اعلام می شود. در این مراسم کشور میزبان فرصت خوبی برای معرفی خود از دیدگاه های مختلف دارد و با فیلم، نمایش، موسیقی، .... ضمن ارائه یک برنامه جذاب سعی می کند تاثیر مثبتی بر حاضران بگذارد. در این مراسم مجموعه ای از سخنرانی های کوتاه که یکی از آنها سخنرانی کلیدی برای گشایش المپیاد جهانی فیزیک را رسما اعلام می کند و نیز تعدادی برنامه هنری ارائه می شود.

 
 
      گر بهشتی باشد اندر آسمان    عکس آن افتاده روی اصفهان                     
                     
مراسم اختتامیه که بخش عمده آن به اهدای جایزه به دانش آموزان می گذرد، پر از هیجان است و صحنه تالار مرتب با نور فلاش دوربین ها روشن می شود. اگرچه پیش از مراسم اختتامیه دانش آموزان از رتبه و مدال خود اطلاع دارند، اما با اعلام هر نام و مدالی که داده می شود، فریادهای شادی فضای تالار را پر می کند و دوربین ها برنده را تا آمدن به صحنه و رفتن از آن تعقیب می کند. در این میان دادن مدال های طلا و جایزه برندگان برجسته، با هیجان و شادی زیادتری همراه است و تشویق حدود هزار نفر حاضران در تالار به اوج خود می رسد. معمولا رتبه علمی، اجتماعی، سیاسی کسی که مدال را به گردن دانش آموز می اندازد، با افزایش سطح مدال از برنز به طلا، بالا می رود و برندگان جوایز ویژه جایزه خود را از دست کسانی دریافت می کنند که دارای بالاترین مقام علمی، اجتماعی و یا سیاسی هستند.                                   

کشور میزبان برای هر تیم دانش آموزی از یک کشور که اکثرا 5 نفر و گاهی کمتر است، یک راهنما در نظر می گیرد. سعی می شود راهنمای یک تیم دانش آموزی، به زبان آنها آشنا باشد، اما در مواردی که کسی آشنا به آن زبان در دسترس نباشد، راهنمای آشنا به زبان انگلیسی، فرانسه،.... برای آن تیم انتخاب می شود و با توجه به آموزش زبان خارجی در مدارس تمام کشورها، ارتباط راهنما با دانش آموزان با این زبان انجام می شود. راهنماها از اولین لحظه ورود تیم به ایران، تا آخرین لحظه ای که ایران را ترک می کنند، با دانش آموزان همراه خواهند بود و کاملا از آنها مراقبت می کنند تا هیچ مشکلی برای آنها پیش نیاید. این راهنماها که کم و بیش هم سن و سال دانش آموزان شرکت کننده در المپیاد فیزیک هستند، به سرعت با آنها خو می گیرند و چنان علاقه ای به هم پیدا می کنند که گاهی هنگام جداشدن از هم، همانند دوستان چند ساله متاثر می شوند و حتی دیده شده است گریه راه کلمات خداحافظی را بر انها می بندد. ثبت لحظه به لحظه المپیاد جهانی فیزیک به عنوان یک رویداد علمی- فرهنگی از اهمیت فراوانی برخوردار است. معمولا از تمام بخش ها عکس و فیلم گرفته می شود و اینترنت این فرصت را فراهم می آورد که بلافاصله هر کس در هر کجای جهان آن را ببیند و به ویژه آشنایان اعزام شدگان به المپیاد را از احوال آنان با خبر کند. به جز روز ورود تیم ها، در تمام روزهای بعد هر کس در اولین ساعات روز با یک نشریه روزانه که عمدتا تصویری است روبه رو می شود که تمام آنچه را که در روز قبل روی داده است در خود دارد. پس از پایان برگزاری المپیاد جهانی فیزیک و در یک فرصت چندماهه یک کتاب نیز منتشر می شود که در ان شرح کاملی از المپیاد برگزارشده ارائه می شود و معمولا در المپیاد سال بعد میان شرکت کنندگان توزیع می شود. در سالهای اخیر که فناوری ثبت تصویر گسترش پیدا کرده است، تهیه یک عدد دی.وی.دی نیز به کتاب اضافه شده است و به این ترتیب آیندگان می توانند با تماشای آن تصویر عینی تری از آنچه در گذشته روی داده است به دست آورند.

 

ساختار :

مسابقه المپیاد فیزیک در دو روز برگزار می شود، یک روز برای امتحان نظری و یک روز تجربی. در امتحان نظری سه سئوال طرح می شود که در مجموع چهار زمینه مختلف فیزیک دبیرستانی را پوشش می دهد. مدت امتحان پنج ساعت است. امتحان تجربی در روز دیگر برگزار می شود و در آن یک یا دو مسئله به دانش آموزان داده می شود. مدت این امتحان نیز پنج ساعت است. بین دو امتحان نظری و تجربی یک روز استراحت است. هر تیم از حداکثر پنج دانش آموز و دو مربی تشکیل می شود. دانش آموزان از دبیرستان یا هنرستان هستند و دانش آموزان مدارس عالی و دوره های فوق دیپلم پذیرفته نمی شوند. مربی ها اعضای مجمع عمومی هستند و در مجمع حق رای دارند. سئوالها به زبان خود دانش آموز به او داده می شود و دانش آموز نیز مسئله را به زبان خود حل می کند. به این ترتیب مدتی از وقت مربی صرف ترجمه سئوال ها و پاسخ ها می شود. نکته دیگر این که پس از تصحیح اوراق توسط گروه تصحیح که از کشور برگزار کننده است، مربی هر کشور حق دارد به نمره تیم خود اعتراض کنند. این اعتراض نیز در روز خاصی انجام می شود.

 
هزینه ها :

از نظر هزینه ها قاعده کلی این است: هزینهء سفر تمامی شرکت کنندگان یک کشور اعم از دانش آموز، مربی، ناظر، و میهمان توسط خود آن کشور پرداخت می شود. اما هر کشور از لحظه ورود به کشور میزبان تا لحظه خروج میهمان است یعنی هزینه های وی شامل اقامتگاه، غذا، رفت و آمد، گردش ها و غیره توسط کشور میزبان پرداخت می شود. اخیرا به واسطه هزینه سنگین برگزاری و قدرت مالی بسیاری کشورها، قرار شده است کشورهای شرکت کننده داوطلبانه مبلغی مشخص را به عنوان "حق شرکت" پرداخت کنند. به نظر می رسد این مبلغ کم کم از حالت داوطلبانه خارج و اجباری شود. تعداد کشورهای شرکت کننده در المپیاد فیزیک هر سال افزایش یافته است، به طوری که سال گذشته در المپیاد سنگاپور 82 کشور حضور داشتند. تعداد زیاد شرکت کننده، به علاوه هزینه تهیه وسایل امتحان تجربی که در آن همه دانش آموزان می بایست با وسیله ای یکسان امتحان دهند هزینه برگزاری المپیادها را بسیار بالا برده و برگزاری آن را بسیار دشوار کرده است. با توجه به این مسائل موضوع برگزاری المپیادهای منطقه ای مد نظر قرار گرفته است. این فکر جدید نیست و تا کنون المپیاد کشورهای ناحیه بالکان، المپیاد کشورهای ناحیه خلیج فارس، و المپیاد کشورهای آسیایی، هر یک در نواحی مربوط به خود برگزار شده است.

 

کمیته برگزارکننده المپیاد 2007

 

دکتر محمد سپهری راد، از دانشگاه شهید بهشتی، رئیس کمیته

دکتر محمدرضا اجتهادی، از دانشگاه صنعتی شریف، مسئول کمیته علمی

آقای حسین میرزایی، از وزارت آموزش و پرورش و رئیس باشگاه دانش پژوهان جوان

دکتر منصور وصالی، از دانشگاه تربیت معلم شهید رجایی، مسئول کمیته فوق برنامه

مسئول دبیرخانه: خانم ترانه شیمی

ارگان برگزار کننده: وزارت آموزش و پرورش

 

اعضاء کمیته علمی المپیاد

 

دکتر محمدرضا اجتهادی، دانشگاه صنعتی شریف (رئیس کمیته)

 دکتر امید اخوان، دانشگاه صنعتی شریف

 دکتر رضا عسگری، پژوهشگاه دانشهای بنیادی

 آقای سید مهدی فاضلی، دانشجوی دکتری دانشگاه صنعتی شریف

دکتر فرهنگ لران، دانشگاه صنعتی اصفهان

دکتر سامان مقیمی عراقی، دانشگاه صنعتی شریف

 دکتر ارشمیدس نهال، دانشگاه تهران

 دکتر نیما همدانی رجاء، پژوهشگاه دانشهای بنیادی

  

تاریخچه المپیاد جهانی فیزیک

 

المپیاد جهانی فیزیک مسابقه ای است بین المللی در فیزیک و برای دانش آموزان دبیرستانی. اولین این مسابقات در سال 1967 در ورشو (لهستان) برگزار شد. از آن تاریخ به بعد این المپیادها به جز سه سال (1973، 1978، و 1980) همه ساله در یکی از کشورهای جهان برگزار شده است.در این اولین المپیاد دعوتنامه برای کشورهای اروپای مرکزی ارسال شده بود و چهار تیم که عبارت بودند از بلغارستان، چکسلواکی، مجارستان، و رومانی این دعوت را پذیرفتند (با در نظر گرفتن دانش آموزان کشور میزبان، لهستان، پنج تیم در مسابقه حضور داشتند. ). در این المپیاد یک روز به امتحان نظری و یک روز به امتحان تجربی اختصاص داشت. نکته قابل توجه این بود که دانش آموزان می بایست صبر می کردند تا برگه های امتحانی آنها تصحیح شود. به این ترتیب دو روز وقت آزاد داشتند که برای آنها سفری تفریحی با هواپیما در داخل لهستان تدارک دیده شد. دومین المپیاد بلافاصله سال بعد در مجارستان ترتیب یافت. در این المپیاد به تعداد کشورهای شرکت کننده سه کشور آلمان شرقی، اتحاد جماهیر شوروی، و یوگسلاوی اضافه شده بود. در دومین المپیاد نیز مانند المپیاد اول تیم هر کشور از سه دانش آموز و یک سرپرست تشکیل می شد. در این المپیاد مجمع عمومی نیز تشکیل و اساسنامه برگزاری المپیادها تصویب شد. جالب این که با گذشت سال ها بنیان این اساسنامه هنوز تغییر نکرده است.                                                                            

المپیاد سوم در 1969 در چکسلواکی، المپیاد چهارم در 1970 در اتحاد جماهیر شوروی، و المپیاد پنجم سال بعد در بلغارستان برگزار شد. در این المپیاد اخیر بود که تعداد دانش آموز شرکت کننده برای هر تیم به پنج نفر ارتقاء یافت. از المپیاد ششم که در 1972 در رومانی برگزار شد برای اولین بار کشورِِِی غیر اروپایی یعنی کوبا و کشوری از اروپای غربی یعنی فرانسه نیز شرکت کردند. گرچه تعداد کشورهای شرکت کننده در المپیادها افزایش یافته بود اما متأسفانه هیچ کشوری میزبانی المپیاد سال 1973 را نپذیرفت و در حالی که احساس می شد برگزاری این المپیادها از بین می رورد لهستان پذیرفت بار دیگر میزبان المپیاد 1974 باشد. لهستان در این سال برای اولین بار از تیم کشور آلمان غربی نیز برای حضور در المپیاد دعوت کرد. میزبان المپیاد سال 1975 آلمان غربی بود. در این سال در مجمع عمومی تغییراتی در اساسنامه المپیاد به تصویب رسید. مهمترین این تغییرات یکی کم کردن تعداد پرسشهای امتحان نظری از چهار سئوال به سه سئوال بود؛ دیگری کم کردن تعداد زبان های مورد استفاده از چهار زبان روسی، انگلیسی، آلمانی، و فرانسوی، به تنها دوزبان روسی و انگلیسی بود؛ و سومین تغییر قراردادن یک روز استراحت میان امتحان نظری و عملی برای دانش آموزان بود. در سالهای 1975، 1976، و 1977 المپیاد به ترتیب در کشورهای آلمان شرقی، مجارستان (برای بار دوم)، و چکسلواکی (برای بار دوم) برگزار شد.

در سال 1984 المپیاد در کشور سوئد برگزار شد. در این المپیاد با توجه به تعداد زیاد کشورهای شرکت کننده و هزینه بر بودن برگزاری المپیاد ها ، کشور دیگری برای سال های بعد داوطلب برگزاری نشد. از این رو تصمیم گرفته شد که دبیرخانه ای ثابت با مسئولیت دکتر گورژوسکی تشکیل شود تا برای برگزاری درازمدت المپیادها برنامه ریزی کند. از آن سال المپیادها مرتبا برگزار شده است و معمولا کشور برگزار کننده برای چندین سال بعد نیز مشخص است.
                                                                                                          
      
                                                          
                                                            
                                                                                                              


 

آمادگی برای رصدگران

رصد گران آماده باشید

شما می توانید با عکاسی و رصد وستا و سرس به ماموریت

طلوع کمک کنید 

 
 
 

دست به کار شوید. حتی با ساده ترین وسائل هم می توانید در این طرح شرکت کنید. کدام طرح ؟ رصد سیارک وستا و سرس. همان طور که در خبرها شنیده اید، فضاپیمای طلوع تا چندی دیگر سفر خود را به سوی کمربند سیارک ها، آغاز می کند. به علت اینکه این فضاپیما در طول ماموریت خود، وستا و سرس را هدف تحقیقات قرار می دهد، مسئولان طرح باید اطلاعات بسیار دقیقی از این دو سیارک کسب کنند. اینجاست که پای رصدگران چه آماتور و چه حرفه ای، به میان می آید. منجمان، باید در طی شبهای متوالی به رصد وستا و سرس بپردازند و نتایجی را که به دست می آورند برای مسئولان طرح فضاپیمای طلوع، بفرستند.                                          

                                                                               

 در این طرح، رصدگران به دو دسته تقسیم می شوند : دسته اول کسانی هستند که با ابزار رصدی و دوربین عکاسی که در اختیار دارند به عکاسی از این دو سیارک می پردازند. آنها طی شبهای متوالی از وستا و سرس عکسبرداری می کنند و سپس با منطبق کردن تصاویر بر روی هم، حرکت ظاهری این دو سیارک در آسمان را شناسایی می کنند. رصدگران دسته دوم افرادی هستند که دوربین عکاسی در اختیار ندارند، اما با ابزار رصدی خود به مشاهده این دو جرم می پردارند. آنها هم، می توانند با به تصویر کشیدن منظره ای که از درون چشمی تلسکوپ و یا دوربین دوچشمی مشاهده می کنند، به مسئولان طرح کمک کنند. اگر دوست دارید که یکی از صدها رصدگری باشید که در این طرح فعالیت می کنند، ولی اطلاعات زیادی درباره نحوه عملکرد ندارید، اینجا را کلیک کنید. 

                                                                     


 

اثرات سوء فضا بر استخوان ها

 

بعد از این همه سال میگن فضانورد نشید

 نخاعتون قطع می شه فلج میشید

  اثرات سوء فضا بر استخوان ها

اسکلت یکی از سیستم‌های مهم انسان است که سبب حفظ وضعیت ایستاده و استوار بدن در برابر نیروی جاذبه می‌شود. به‌طور طبیعی اسکلت انسان در محیط جاذبه 1 جی زمین رشد و نمو می‌کند و ساختار استخوانی آن به ‌شکلی طراحی شده است که در مقابل نیروهای وارد بر خود مقاومت کند. لایه خارجی استخوان را پریوست (در مقابل لایه داخلی یا آندوست) گویند. بافت استخوانی محیطی به‌شکل تیغه‌های استخوانی در زیر پریوست قرار دارد. در لایه‌های زیرین، مجاری استخوانی هم‌مرکز (نظیر تنه درخت) در اطراف یک منبع خونی قرار می‌گیرد و سیستم‌های هاورس (استئون) را می‌سازد. بافت استخوانی از دو قسمت سخت قشری در خارج، و مغز‌ استخوان در داخل تشکیل شده است. قسمتی از استخوان که در مجاورت مغز استخوان قرار دارد، استخوان اسفنجی (ترابکولار) نام دارد. استخوان قشری ، در حدود 80 درصد استخوان‌بندی افراد بزرگسال را تشکیل می‌دهد و اکثراً در تنه استخوآنهای دراز وجود دارد. استخوان اسفنجی به‌صورت تیغه‌های موازی میکروسکوپی آرایش می‌یابد و بیشتر در تنه مهره‌ها، دنده‌ها، لگن و انتهای استخوآنهای دراز وجود دارد. ترتیب قرارگیری بافت اسفنجی و متراکم، استحکام مناسب را برای تحرک فراهم می‌سازد. قسمت اسفنجی استخوان وزن بدن را متحمل می‌شود و آن را در برابر شکستگی محفوظ می‌کند. بافت استخوانی دائماً در حال بازسازی است و کلسیم مورد نیاز بدن به‌طور متناوب از ذخایر اسکلتی آزاد می‌شود.

فضانوردانی که بی‌تحرکی طولانی‌مدت را تجربه می‌کنند، مانند بیماران بستری، قطع نخاع، فلج اندام‌های تحتانی، و کسانی که اندام‌هایشان مدت‌ها در گچ می‌ماند، بخش زیادی از توده استخوانی، قدرت استخوانی، و عضلانی خود را از دست می‌دهند. مطالعات مختلف بر روی فضانوردان نشان می‌دهد که از دست رفتن توده استخوانی در مأموریت‌های فضایی به طور متوسط، حدود 1 تا 2 درصد در ماه و از دست دادن کلسیم در فضانوردان تقریباً 10 برابر میزان از دست دادن کلسیم در بدن زنان در اوایل یائسگی است (بیشترین میزان ازبین رفتن توده استخوانی انسان در روی زمین). کاهش توده استخوان باعث کاهش قدرت استخوانی و افزایش خطر شکستگی می‌شود که یکی از مشکلات سلامتی فعلی فضانوردان است و سبب اختلال در کارکرد آنها در مأموریت‌های فضایی می‌شود. پوکی استخوان در فضانوردان یکی از بزرگ‌ترین موانع مأموریت‌های طولانی‌مدت مثل سفر به مریخ است. آموخته‌های ما درباره پوکی‌استخوان در فضا موجب خواهد شد تا این معضل را، که بیماری شایع و ناتوان‌کننده‌ای در کره زمین است، بهتر بشناسیم. اخیراً دانشمندان متوجه شده‌اند که اشعه درمانی در بیماران مبتلا به سرطان، خطر شکستگی خودبه‌خودی استخوان را افزایش می‌دهد و این واقعیت افق جدیدی از تحقیقات برای محققان است. بتمن یکی از دانشمندان ناسا، که در حال حاضر بر روی پوکی‌استخوان کار می‌کند، می‌گوید: "بروز شکستگی استخوان در زنان یائسه‌ای که به علت سرطان گردن رحم و روده بزرگ تحت درمان با اشعه (رادیوتراپی) قرار می‌گیرند 60 درصد و در بیماران مبتلا به سرطان مقعد به میزان 200 درصد افزایش می‌یابد". با توجه به آنکه کاهش توده استخوانی در فضانوردان و مواجه آنها با تشعشعات کیهانی در مأموریت‌های فضایی 30 ماهه به مریخ، امری اجتناب‌ناپذیر است باید شرایطی مهیا کرد تا بتوان مسافران را در برابر آن‌ محافظت نمود. 

بتمن در جولای 2006، 35 موش ماده را در معرض یک مواجهه (تک دُز) اشعه‌ به شدت 2گری قرار داد. البته این مقدار تقریباً معادل شدت اشعه‌ای است که برای فرد مبتلا به سرطان استفاده می‌شود. وی موش‌ها را به 4 گروه تقسیم کرد و اثر اشعه‌های مختلف گاما (امواج الکترومغناطیسی با طول موج کوتاه و انرژی بالا که به وسیله مواد رادیواکتیو تابیده می‌شود)، پروتون (از اجزای اتم با بار مثبت و اندازه حدوداً 1836 برابر بزرگ‌تر از الکترون)، کربن و یونیزه (اشعه با قدرت بالا با انرژی کافی برای خارج‌کردن الکترون از مدار حرکتی و در نتیجه باردارکردن هسته) را روی آنها بررسی کرد. سپس قسمت ابتدایی استخوان بزرگ ساق پا (تیبیا) و استخوان ران (فمور) را به وسیله سی‌تی‌اسکن بررسی کرد. طبق نتایج به‌دست آمده، اشعه کربن باعث شد تا توده استخوان اسفنجی 39 درصد (بیشترین کاهش) کاهش یابد. اشعه‌های پروتون، یونیزه و گاما به ترتیب 35، 34 و 29 درصد توده استخوان اسفنجی را کاهش دادند. میزان کاهش اتصالات متحمل‌کننده وزن در استخوان اسفنجی در بین چهار گروه، حدود 46 تا 64 درصد متغیر بود. شایان ذکر است که قطع اتصالات استخوانی برگشت‌پذیر نیست و با درمان‌های جبرانی بهبود نمی‌یابد. تک‌تک اشعه‌های؛ گاما، پروتون، کربن و یونیزان در این مطالعه نسبت به مجموع این اشعه‌ها (پروتون و یون‌های سنگین یا اشعه‌های یونیزان) تخریب کمتری داشت. طبق اظهارات بتمن در میزان‌های بسیار پایین اشعه هم، که انتظار کاهش توده استخوانی نمی‌رفت، این معضل مشاهده شد. براساس مطالعه بتمن مشخص شده است که اشعه بر روی قسمت قشری و سخت استخوان اثر محسوسی ندارد و فقط ناحیه اسفنجی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. براساس نتایج این مطالعه، تشعشعات فضایی موجب تشدید کاهش توده استخوانی و وخیم‌تر شدن اثرات زیان‌آور بی‌وزنی بر روی استخوان می‌شود.

گیاهان در مریخ

گیاهانی که به مریخ می روند
 
 
نگاهی علمی به گیاهانی که قرار است به سیاره سرخ برده شوند.



 

اضطراب گاهی می‌تواند کمک‌کننده باشد. اضطراب به شما هشدار می‌دهد که شاید خطری تهدیدتان می‌کند و یا شاید اشتباهی روی داده است. همچنین باعث به راه افتادن سیگنال‌هایی می‌شود که بدن را در حالت آماده‌باش قرار می‌دهد. هر چند که این اضطراب‌های گاه و بیگاه می‌توانند زندگی انسانها را نجات دهند، اما اضطراب مداوم آسیب‌هایی جدی به دنبال خواهد داشت. هورمون‌هایی که بدن شما را به صورت ناگهانی برای مقابله با خطر آماده می‌سازند، در صورتی که برای مدت طولانی در بدن جریان داشته باشند می‌توانند به بسیاری از دستگاه‌ها نظیر مغز و سیستم ایمنی صدمه بزنند. گیاهان مانند انسانها دچار اضطراب نمی‌شوند؛ اما آنها نیز در مقابل استرس آسیب‌پذیرند و به شیوه‌ای مشابه با آن رو در رومی‌شوند. تولید می‌کنند که به سایر قسمتهای گیاه اعلام خطر می‌کند. بر اساس چشم‌انداز اکتشاف فضا، انسان‌ها در دهه‌های آینده به مریخ خواهند رفت و در آنجا به کاوش خواهند پرداخت. شرایط سفر به مریخ و بعد مسافت دانشمندان مهاجر را ناگزیر می‌نماید گیاهان را نیز با خود ببرند. گیاهان غذا و اکسیژن تولید می‌کنند و همدم و یادگاری سبز از خانه هستند. شرایط موجود در مریخ، مانند سرمای شدید، خشکی، فشار کم هوا، و خصوصیات متفاوت خاک، گیاهان را با استرس زیادی مواجه می‌کند. اما وندی باس، متخصص فیزیولوژی گیاهی، و امی گروندن، میکروب ‌شناس از دانشگاه کارولینای شمالی بر این باورند که گیاهانی را پرورش داده‌اند که قادر به زندگی در این شرایط سخت می‌باشند. راه‌حل عبارت است از مدیریت استرس: شاید از شنیدن این نکته تعجب کنید که در حال حاضر موجوداتی در زمین وجود دارند که در شرایطی شبیه مریخ زندگی می‌کنند. البته آنها گیاه نیستند بلکه نمونه‌هایی از ابتدایی‌ترین اشکال حیات در زمین هستند؛ میکروب‌هایی کهن که در اعماق اقیانوسها، یا زیر یخهای قطبی زندگی می‌کنند.  

باس و گروندن امیدوارند تا با قرض‌گرفتن برخی ژنها از این میکروب‌های سخت‌زی، بتوانند گیاهانی با قابلیت زندگی در مریخ تولید کنند. اولین ژنهایی که آنها استخراج کردند، ژنهایی هستند که توانایی گیاهان در مقابله با استرس را افزایش می‌دهند. گیاهان معمولی غالباً روشهایی را برای خنثی کردن سوپراکسید دارا هستند، اما پژوهشگران بر این باورند که روشی که میکروبی به نام پیروکوکوس فوریوسوس بکار می‌برد، ممکن است کارایی بیشتری داشته باشد. این میکروب در دهانه‌های آتشفشانی بسیار داغ در اعماق اقیانوس زندگی میکند. اما به صورت متناوب با فوران‌ها به آبهای سرد دریایی وارد می‌شود. بنابراین بر خلاف سیستم خنثی سازی گیاهان، این سیستم در پیروکوکوس در محدوده خارق‌العاده 100 درجه سانتیگراد اختلاف حرارت عمل می‌کند. این نوسان مشابه چیزی است که گیاهان در یک گلخانه مریخی با آن روبرو می‌شوند. در حال حاضر پژوهشگران ژن پیروکوکوس را داخل گیاهی کوچک و با رشد سریع به نام آرابیدوپسیس نموده‌اند. باس می‌گوید " حالا ما اولین جوانه را داریم. ما آنها را پرورش می‌دهیم و دانه‌ها را استخراج می‌کنیم تا نسل‌های دوم و سوم را تولید کنیم." در یکسال و نیم تا دو سال آینده آنها امیدوارند که گیاهانی را با دو نسخه از ژن جدید داشته باشند. در آن هنگام بررسی عملکرد ژنها امکان‌پذیر می‌شود: آیا آنها آنزیمهایی خاص با وظایف مشخص را می‌سازند، آیا آنها واقعاً به بقای گیاه کمک می‌کنند، و یا حتی موجب آسیب رساندن به آن می‌شوند. در ادامه، آنها امیدوارند که ژنهای دیگری را نیز از میکروب‌های سخت‌زی استخراج کنند؛ ژنهایی که گیاه را در مقابل خشکی، سرما، فشار هوای کم، و امثالهم مقاوم می‌سازند. مطمئناً هدف تنها تولید گیاهانی با توانایی بقا در مریخ نیست.                                     

موفقیت اصلی این است که این گیاهان به رشد و نمو خود ادامه دهند یعنی محصول تولید کنند، در فرآیند بازیابی پسماندها نقش داشته باشند و به تولید اکسیژن در خانه جدید کمک کنند. به قول باس "چیزی که ما از یک گلخانه در مریخ می‌خواهیم پرورش و تقویت گیاهان در یک محیط با شرایط مرزی است."  گروندن عقیده دارد که این شرایط حقیقتاً پرتنش هستند. اغلب گیاهان تا حدودی غیر فعال می‌شوند، یعنی رشد و تولید مثل متوقف می‌شوند و تمام فعالیت‌های گیاه تنها بر ادامه بقا متمرکز می‌شوند. باس و گروندن امیدوارند که با وارد کردن ژنهای میکروبی به گیاهان بتوانند وضعیت را تغییر دهند. گروندن می‌گوید "با استفاده از این ژنها، ما در حقیقت گیاه را فریب می‌دهیم زیرا گیاه قادر نیست که این ژنها را مانند ژنهای خودش تنظیم کند. ما امیدواریم که از این راه توانایی گیاه در خاموش کردن بعضی فعالیتها را دور بزنیم." اگر باس و گروندن موفق شوند، کار آنها زندگی بسیاری از افرادی که روی زمین و در محیط‌های با شرایط سخت ساکن هستند، را نیز تغییر خواهد داد. باس می‌گوید " در بسیاری از کشورهای جهان سوم، اگر هنگامی که خشکسالی فرا می‌رسد تنها یک تا دو هفته دیگر بتوانید درو را عقب بیاندازید،به این معنا خواهد بود که میزان محصول لازم برای گذراندن زمستان را خواهید داشت.  

اگر ما بتوانیم مقاومت به خشکی یا سرما را افزایش بدهیم، دوره محصل‌دهی طولانی‌تر می‌شود و این موضوع بر زندگی انسان‌های بیشماری تأثیر خواهد گذاشت." این دو دانشمند تأکید دارند که پروژه طولانی در پیش دارند. "یکسال و نیم به طول خواهد انجامید تا ما بتوانیم گیاهانی حاوی ژن داشته باشیم که بتوانیم روی آنها آزمایش انجام دهیم." مدت زمان طولانی‌تری لازم خواهد بود تا مثلاً گیاه گوجه‌فرنگی سرمازی و خشکی‌زی در مریخ و یا حتی صحرای داکوتا داشته باشیم. اما گروندن و باس معتقدند که این کاری است که سرانجام به نتیجه خواهد رسید.  گروندن می‌گوید " گنجینه غنی از میکروب‌های سخت‌زی وجود دارد. بنابراین اگر یکی مؤثر واقع نشد، می‌توانید به سراغ دیگری بروید تا در نهایت به آنچه مورد نظرتان است برسید."امی هم با باس هم عقیده است "این گنجینه واقعاً بسیار غنی و همچنین بسیار هیجان‌انگیز است."  

سازمان جدید

NASA

 برای مطالعه ی دقیق تردر باره ی

 پدیده

          های کیهانی یک

                        سازمان تاسیس کرد

آژانس فضانوردی ناسا از ایجاد اداره ای جدید با هدف مطالعه نزدیکتر بر روی پدیده‌های کیهانی شامل انرژی سیاه و سیاه چاله‌ها خبر داد.

 

آژانس فضانوردی ناسا از ایجاد اداره ای جدید با هدف مطالعه نزدیکتر بر روی پدیده‌های کیهانی شامل انرژی سیاه و سیاه چاله‌ها خبر داد.

به گزارش سرویس «علمی» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)،ناسا اعلام کرد: این اداره تازه تاسیس با عنوان «اداره کاوش های انشتین» در مرکز پرواز فضایی گودارد در گرین بلت مستقر خواهد شد.

این اداره برای کمک به پاسخگویی به سوالات اساسی و اصلی درباره صدا و تکامل کائنات طراحی می‌شود.

احداث این اداره بخشی از برنامه «ماورای انیشتین» است که این برنامه متشکل از پنج ماموریت طراحی شده می‌باشد. این ماموریت ها شامل دو رصد اصلی و سه مورد کاوش و تحقیق مختصرتر است.

در این کاوش ها طبیعت انرژی تاریک، فیزیک پدیده انفجار بزرگ و توزیع وانواع چاله‌های سیاه در کائنات مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

 

وبلاگ ۱ ماهه

سلام

۳روز دیگه آسمان شهری بی پایان

 

WWW.IRAN-NASA-ASTRONOMY.BLOGSKY.COM

 

۱ماهه می شه 

اصطلاحات نجومی

 

                اصطلاحات نجومی

 

اصطلاحاتی که باید بدانید مانند هر زمینه تخصصی دیگری،
 
نجوم هم اصطلاحات مخصوص خودش را دارد. افراد تازه‌وارد
 
به‌سرعت به‌عباراتی مانند «ثانیه قوس»، «قدر چهار» و «بُعد»
 
برخورد می‌کنند. اما ناامید نشوید، این اصطلاح‌ها را به‌خوبی یاد
 
می‌گیرید. در اینجا مروری سریع بر مهمترین اصطلاحات نجومی
 
و مفاهیم آنها که شما به‌دانستن آنها نیاز دارید، خواهیم داشت.
 
 
اصطلاحاتی که باید بدانید
 
مانند هر زمینه تخصصی دیگری، نجوم هم اصطلاحات مخصوص خودش
 
را دارد. افراد تازه‌وارد به‌سرعت به‌عباراتی مانند «ثانیه قوس»، «قدر
 
چهار» و «بُعد» برخورد می‌کنند. اما ناامید نشوید، این اصطلاح‌ها را
 
‌ به خوبی یاد می‌گیرید. در اینجا مروری سریع بر مهمترین اصطلاحات
 
 نجومی و مفاهیم آنها که شما به‌دانستن آنها نیاز دارید، خواهیم داشت.

مقیاس‌ها در آسمان

مشت شما ۱۰ درجه از آسمان را می پوشاند

افراد مبتدی اغلب

برای توصیف

فواصل در اسمان

دچار مشکل

می‌شوند. شما هم

ممکن است در

گفتگویی مانند این

گفتگو گرفتار شده

باشید:

«آن دو ستاره را می‌بینی؟ همان دو ستاره که تقریباً ۸ اینچ از هم فاصله

دارند؟

بله، اما به‌نظر من ۶ فوت از هم فاصله دارند.»

شکلی که اینجا وجود داشت این بود که فواصل را در آسمان نمی‌توان با

مقیاس‌های خطی مانند فوت یا اینچ بیان کرد. روشی که برای این‌کار

وجود دارد، فاصله زاویه‌ای است.

ستاره‌شناسان ممکن است بگویند که دو ستاره از هم ده درجه ( ْ۱۰)

فاصله دارند. این به ‌آن معناست که اگر از چشم شما به‌هر یک از آن

ستاره‌ها، خطوطی رسم شوند، آن دو خط به‌رأس چشم شما یک زاویه ْ

۱۰درجه تشکیل می‌دهند. خیلی ساده!

مُشت خود را در طول بازویتان قرار دهید و از پشت آن با یک چشم خود

نگاه کنید. مشت شما از یک سو تا سوی دیگر تقریباً ْ۱۰ از آسمان را

می‌پوشاند. نوک انگشت در طول بازو، حدود ْ۱ را می‌پوشاند. عرض

خورشید و ماه هرکدام ْ۲/۱ است. طول ملاقه دب‌اکبر ْ۲۵ و از افق تا

نقطه بالای سر (سرسو، سمت‌الرأس) هم ْ۹۰ است.

فاصله زاویه‌ای، تقسیمات کوچکتری هم دارد. یک درجه از ۶۰ دقیقه

قوس و هر دقیقه قوس هم از ۶۰ ثانیه قوس تشکیل شده است.

اگر دو جسم با فاصله یک ربع درجه از هم ظاهر شوند، ستاره‌شناسان

ممکن است آن را به‌صورت ۱۵ دقیقه قوس یادداشت کنند

(به‌اختصار َ۱۵). پُرنورترین سیاره‌ها معمولاً فقط با جدایی زاویه‌ای چند

ده ثانیه قوس از زمین دیده می‌شوند.

یک تلسکوپ ۵ اینچ می‌تواند جزییاتی را با جدایی زاویه‌ای ۱ ثانیه قوس

( ً۱) مشخص کند. این مقدار، پهنای یک سکه یک پِنی است که از فاصله ۴

 کیلومتری دیده شود (۵/۲ مایل).

مختصات در آسمان

بعد یا  right ascension و میل یا declination

آسمان شب از زمین،

مانند گنبد عظیمی

به‌نظر می‌آید که

ستاره‌ها به‌سطح

داخلی آن چسبیده‌اند.

اگر زمین زیرِ پای ما

ناپدید می‌شد، آن‌گاه

می‌توانستیم ستارگان را

در هر سوی خودمان

ببینیم (و احساس

هیجان‌انگیز معلق بودن

در مرکز یک کره پهناور و پُرستاره را تجربه کنیم).

ستاره‌شناسان موقعیت ستاره‌ها را به‌وسیله موضعی که آنها روی کره

آسمان دارند، تعیین می‌کنند. زمین را درحالی که در مرکز کره آسمان

معلق است، مجسم کنید و مدارهای طول و عرض جغرافیایی را روی آن

تصور کنید، آنها را به‌سمت خارج باد کنید تا روی سطح داخلی کره

آسمان قرار بگیرند. حالا این مدارها صفحه مختصاتی را روی آسمان

فراهم آورده‌اند که موقعیت هر ستاره‌ای را مشخص می‌کند. همان‌گونه

که طول و عرض جغرافیایی موقعیت هر نقطه روی زمین را مشخص

می‌کنند. در آسمان، عرض جغرافیایی، «میل» و طول جغرافیایی،

«بُعد» نامیده می‌شود. اینها مختصات استاندارد آسمان هستند.

میل به‌درجه، دقیقه قوس و ثانیه قوس شمالی (+) و یا جنوبی (-) از

استوای سماوی، تقسیم می‌شود. بُعد با درجه تقسیم‌بندی نشده

است، بلکه به‌ساعت‌ها (h)، دقیقه‌ها (m) و ثانیه‌های زمانی (s)، از

۰ تا ۲۴ ساعت تقسیم می‌شود.

ستاره‌شناسان این تنظیم را سال‌ها پیش وضع کردند، زیرا زمین هر دور

کامل به‌دور خودش را در حدود ۲۴ ساعت کامل می‌کند. بنابراین کره

آسمان، با صفحه مختصات ثابتی که روی آن قرار دارد، به‌نظر می‌آید که

تقریباً هر ۲۴ ساعت یک دور کامل را می‌پیماید.

ولی تغییرات کوچکی هم وجود دارند. مختصات سماوی یک ستاره بعد از

گذشت سال‌ها، بتدریج تغییر می‌کند که این تغییرات از تغییر جهت

آهسته محور زمین در فضا که حرکت تقویمی نام دارد، ناشی می‌شود.

زمانی که بُعد و مِیل در کتاب‌ها و اطلس‌ها داده می‌شوند، شما اغلب

تاریخ سالی مانند ۲۰۰۰.۰. را ضمیمه آنها مشاهده می‌کنید (لفظ ۰..

به‌معنای زمان آغاز سال است: نیمه شب اول ژانویه). این تاریخ زمانی

است که تا آن هنگام، مختصات داده شده صحیح هستند. برای بیشتر

اهداف آماتوری، این میزان تصحیح، چون خیلی ناچیز است، زیاد مهم

نیست.

درخشندگی

قدر برخی از ستاره ها را مشاهده می کنید

درخشندگی یک ستاره (یا هر چیز دیگری در آسمان) قدر نامیده

می‌شود. شما با این اصطلاح زیاد مواجه خواهید شد. روش قدرسنجی

حدود ۲۱۰۰ سال پیش آغاز شد، یعنی زمانی که ستاره‌شناس یونانی،

ابرخُس، ستاره‌ها را به‌رده‌های درخشندگی تقسیم کرد و پُرنورترین

ستاره‌ها را «قدر اول» نامید که به‌سادگی، «بزرگترین» معنی می‌دهد.

ستاره‌هایی را که کمی کم‌نورتر بودند، «قدر دوم» نامید، یعنی دومین

مرتبه بزرگی و به‌همین ترتیب تا کم‌نورترین ستاره‌هایی که می‌توانست

ببیند و آنها را قدر ششم نامید.

با اختراع تلسکوپ، رصدگران می‌توانستند ستاره‌های حتی کم‌نورتر را

هم ببینند. به‌این‌گونه قدرهای ۷، ۸، و ۹ هم اضافه شدند. امروز

دوربین‌های دوچشمی می‌توانند ستاره‌هایی از قدر ۹ و تلسکوپ‌های ۶

اینچ آماتوری قدرهای ۱۲ و ۱۳ را هم نشان دهند. تلسکوپ فضایی هابل

ستارگانی از قدر ۳۰ را هم دیده که تقریباً ۱۰ میلیارد بار کم‌نورتر از

کم‌نورترین ستاره‌هایی هستند که با چشم غیرمسلح قابل مشاهده‌اند.

در سوی دیگر این مقیاس، به‌نظر می‌آید که بعضی از ستاره‌های قدر

اول ابرخس، بسیار پُرنورتر از بقیه هستند. برای اصلاح این موضوع، این

مقیاس حالا اعداد منفی را هم دربر می‌گیرد. وِگا (Vega) از قدر صفر و

شباهنگ، پُرنورترین ستاره آسمان از قدر ۴/۱– می‌درخشند. زهره حتی

از این هم درخشان‌تر است و معمولاً از قدر ۴- می‌درخشد. ماه کامل هم

از قدر ۱۳- و خورشید هم از قدر ۲۷- می‌درخشد.

فواصل

فاصله پروکسیمای قنطورس، نزدیک ترین ستاره به ما ۲/۴ سال نوری است

زمین در هر سال یک‌بار

به‌دور خورشید می‌گردد و

فاصله‌اش از خورشید

به‌طور میانگین ۱۵۰ میلیون

کیلومتر یا ۹۳ میلیون مایل

است. این فاصله یک

واحدنجومی نامیده

می‌شود که یک واحد

سودمند و قابل استفاده برای اندازه‌گیری فواصل در منظومه شمسی

است.

فاصله‌ای را که نور در مدت یک سال طی می کند، یک سال نوری نامیده

می‌شود (یک سال نوری برابر است با ۵/۹ تریلیارد کیلومتر یا ۹/۵

تریلیارد مایل یا ۶۳۰۰۰ واحدنجومی).

به‌این نکته توجه کنید که سال نوری مقیاسی برای فاصله است نه

زمان... درست مانند کیلومتر یا مایل. بیشتر ستارگان پُرنور آسمان بین

چند ده سال نوری تا چند هزار سال نوری از ما واقع شده‌اند.

نزدیکترین ستاره به‌ما، یعنی آلفا-قنطورس، فقط ۳/۴ سال نوری از ما

فاصله دارد. کهکشان آندرومدا، نزدیکترین کهکشان بزرگ در آن سوی

راه‌شیری، ۵/۲ میلیون سال نوری از ما فاصله دارد.

ستاره‌شناسان حرفه‌ای اغلب از واحد دیگری هم برای بیان فواصل بزرگ

استفاده می‌کنند که پارسک نام دارد. یک پارسک برابر است با ۲۶/۳

سال نوری (در اینجا چیزیی که شما را واقعاً شگفت‌زده می‌کند، این

است که یک پارسک فاصلی ما از ستاره‌ای است که به‌هنگام حرکت

زمین به‌اندازه IAU به‌دور خورشید، اختلاف منظری برابر یک ثانیه قوس را

نسبت به‌پس‌زمینه ستارگان داشته باشد).

یک کیلو پارسک برابر ۱۰۰۰ پارسک و یک مِگاپارسِک یک میلیون پارسک

است.

خیلی سخت نبود، این‌طور نیست!

 

 

    موفق باشید

 

                 با آسمانی پر ستاره